چغادک نیوز:  مسعود عربزاده نوشت:

دقایقی از روز شنبه گذشته است.

نسیم خنکی بی پروا در حال دویدن است.

درختان بی خبر از هردغدغه ای حتی دغدغه ی آب شاعرانه تکان می خورند.

سلام و درود به شما دوستان بهتر از جان.

مثل نظامی ها ادای احترام می کنم کمی خشک و تا حدی رسمی اما دل نزدیک است همین نزدیکی!

در ایام تعطیلات عید نوروز گاهی اوقات تا دیرهنگام تا پاسی از شب گذشته بیدار می ماندم.

از دیدو بازدید اقوام تا تماشای برنامه پر مخاطب “عصر جدید.”

اما امشب از آن شب های است که گمان نمی کنم زودتر از آن بتوانم بخوابم.

هوای بوشهر بهشتی شده و بسیار دلنواز و عالی است. می توانی فارغ از هر نگرانی کنار دریا آرمیده باشی. در کوچه ها یا بهارخواب راحت ترانه بخوانی.

اما این شب ها حال و هوای ترانه خوانی از من که هیچ از خیلی از اهل دل هم سلب شده.

راستش را بخواهید…سیل جهت نگارش مرا به سمت خودش کشاند بدجوری هم کشاند. سیل این خشم بی هنگام طبیعت در استان های مختلف ایران مشکلات زیادی را برای هموطنانمان به وجود آورده .

برخی مواقع با دیدن تصاویر سیل گریه کردم. منظره های بسیار غم انگیز و دلخراش.

باید بگویم نه تنها من که بسیاری با چشم دل گریستند. در طول دیدو بازدید نوروزی فاجعه هر لحظه رخ مینمود و سکوت از سر درد و ناچاری در هنگام تماشای سیل از تلویزیون و اشکی هایی که نمی توانست پنهان بماند.

تردیدی ندارم که از زیستن در ایران چه قدر خوشبختم. خوشبختی را در جایی حس کردم که وقتی مشکلی هجوم می اورد ، دستان مهربانی است که به کمک بشتابد.

مردم گلستان، کرمانشاه ،لرستان.. خورشید مهربانی سلام می کند به من و شما.

راستی خوانندگان عزیز ،بین شما کسی است که مشغول جمع آوری کمک های مردمی به سیل زدگان باشد؟

خدا قوت.از دور دستتان را می بوسم.

هفده فروردین
در میان صدای نم نم باران و پارس سگ های ولگرد محله تنگک احاطه شده ام و چه تناقض زیبایی است! هر دو از دل طبیعت هردو آفرینش بی نقص هستی و هر دو تو را به تامل می اندازد.