×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true

ویژه های خبری

true
    امروز  پنج شنبه - ۱۹ مهر - ۱۴۰۳  
false
true
یک زیارت خاص

به گزارش چغادک نیوز به نقل از ایسنا: شهید سیدحمید میرافضلی در بهمن ماه ۱۳۳۵ در شهرستان رفسنجان به دنیا آمد و در ۲۲ اسفند سال ۱۳۶۲ به شهادت رسید.

​​​​​​در کتاب «پا برهنه در وادی مقدس» روایتی از اصرار این شهید بر زیارت حرم امام حسین (ع) آمده است که در آستانه اربعین سالار شهیدان به مرور آن می‌پردازیم.

اکبر حاج محمدی، همرزم شهید روایت می‌کند: «سید حمید خیلی آرزو داشت که به کربلا برود و توانسته بود قبل از شهادت به زیارت برود. در خط مقدم با یک سرهنگ ۲ عراقی آشنا شده بود که با نیروهای خودی همکاری می‌کرد.

در یکی از همین دیدارها سیدحمید عنوان می‌کند که آیا می‌شود ما را به کربلا ببری؟ ابتدا سرهنگ عراقی مخالفت می‌کند که از دژبانی بصره به سختی می‌شود عبور کرد اما بالاخره قبول کرد و سیدحمید و دوستش را با ماشین به کربلا برده و تذکر داده بود که به هیچ عنوان گریه نکنید. با لباس عربی به زیارت رفته و بعد از دو روز بازگشته بودند.

یکی دو ماه بعد از این قضیه مجدداً سیدحمید از این سرهنگ عراقی تقاضای کمک برای رفتن به زیارت می‌کند و چون خود این سرهنگ از شیعیان علاقمند به جمهوری اسلامی بودند، خطر را به جان می‌خرد و دوباره به مدت یک هفته آنها را به زیارت می‌برد، و به سلامت به جبهه بر می‌گردند».

یکی دیگر از همرزمانش اطلاعات و عملیاتی شهید میرافضلی روایت کرده است: «در منطقه‌ هور، با چند نفر از مجاهدان عراقی همکاری می‌کردیم. فکر زیارت امام حسین علیه‌السلام یک لحظه هم سیدحمید را آرام نمی‌گذاشت.

او با مجاهد عراقی صحبت کرد. قرار شد کارهای جعل کارت تردد و بقیه مسائل را حل کند. یک روز آمد سر وقت سیدحمید که برویم.

مجاهد عراقی می‌گفت که از ایستگاه ایست و بازرسی بصره رد که شدیم، شب را در منزل خودم بودیم  و فردا عزم حرم کردیم.

حرف‌ها را قبلا زده بودیم که باید احساسات خود را کنترل کنی، نکند استخباراتی‌ها متوجه شوند و همه لو بروند. سیدحمید تا چشمش به ضریح امام حسین (ع) و حرم بی‌زائرش افتاد، از خود بیخود شده بود.هرچه بچه‌ها ایما و اشاره و قسم دادیم، کارگر نیفتاد. حالا سید ۲۰ دقیقه‌ای می‌شد که کنار ضریح مشغول راز و نیاز بود. بعدها می‌گفت تا چشمم به ضریح افتاد، اختیارم را از دست دادم.

دونفر سرباز استخبارات را مشغول کردند و من هم سیدحمید را به زور جدا کردم و از مسیر دیگری خارج شدیم. سید حمید که دیگر آرزویی در دنیای خاکی نداشت ۱۵ روز بعد از زیارت به فیض شهادت نایل آمد.»

 

false
true
false
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false