×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true

ویژه های خبری

true
    امروز  دوشنبه - ۱۶ مهر - ۱۴۰۳  
false
true
تجاوز غیر مشروع به یمن و سوال‌های بی‌‌پاسخ

تاکنون هزاران نفر از شهروندان بی گناه یمنی که عمدتا از زنان و کودکان می باشد، کشته و یا زخمی شده اند، هیچ ساختمان دولتی یا تاسیسات مهم یمن به دست سعودی ها نیافتاده است.

به گزارش "چغادک نیوز"،

عربستان سعودی برای توجیه حملات خود به یمن، دلایل، بهانه ها و توجیهات مختلفی را ارائه داده و در رسانه های وابسته به خود سعی می کند تجاوز غیر قانونی خود را مشروع جلوه دهد تا همچنان یمن را به عنوان حیات خلوت خود حفظ کند . به نحوی که با بهانه قرار دادن موضوعاتی چون بازگشت دولت قانونی به یمن، حمایت از امنیت باب المندب، دفاع از حرمین شریفین، حفاظت از امنیت ملی یمن و… حملات وسیع و دردناکی را علیه یمن آغاز کرده است. در حالی که تاکنون هزاران نفر از شهروندان بی گناه یمنی که عمدتا از زنان و کودکان می باشد، کشته و یا زخمی شده اند، هیچ ساختمان دولتی یا تاسیسات مهم کشور به دست سعودی ها نیافتاده است. با توجه به این عملکرد لازم است تا بهانه های این کشور برای حمله به یمن مورد بازبینی  قرار گیرد:

١- اگر هدف عربستان همانطوری که ادعا می کند، برگردان مشروعیت و قانون به یمن می باشد، پس چرا این قانون گرایی را در سوریه محترم نشمرده و از بشار اسد دفاع نکرد که ٨٠ درصد از شرکت کنندگان در انتخابات، به وی رأی داده بودند، و چرا عربستان از مشروعیت محمد مرسی رییس جمهور معزول مصر، حمایت نکرد در حالی که براساس فرایندهای دموکراتیک به این مقام رسیده بود. حال آنکه از اقدامات نظامیان بر علیه انقلابیون مصری حمایت کرده و از روی کار آمدنعبدالفتاح السیسی، رییس جمهور فعلی این کشور حمایت کرد.

٢- اگر عربستان سعودی حقیقتا می خواهد از دموکراسی حمایت کند، آیا خود مقامات این کشور به دموکراسی ایمان دارند، آیا موسسات و دولت های هم پیمان با وی در حمله به یمن، دارای دموکراسی می باشند؟ و اگر عربستان حکومت خود را به این صورت پذیرفته است پس چرا نمی تواند با خواست مردم یمن کنار بیاید؟

٣- اگر عبدربه منصور هادی، رییس جمهور مستعفی یمن نماینده  قانونی این کشور می باشد، پس چرا یمنی ها از مشروعیت و قانونی بودن وی دفاعی نکردند، و چراارتش یمن نیز در کنار هادی نایستاد؟ آیا لازم است که رییس جمهو قانونی خاک کشور خود را ترک کرده و به عربستان پناهنده شود؟

۴- در حالی عربستان بهانه جویی می کند که می خواهد یمن را از دست طمع ورزی های ایرانیان نجات دهد، این سوال مطرح است که در طول قرن گذشته این ایران بوده که بارها به مرزهای یمن حمله کرده است یا عربستان؟ و آیا ایران اراضی یمن را در نجران وجیزان وعسیر تصرف کرده و به مرزهای خود اضافه کرده است یا عربستان؟

۵- عربستان شعار دفاع از عربیت یمن را سرداده است، حال باید پرسید آیا این جنگ بر علیه عرب های یمن نیست؟ آیا این عملیات بمباران یک سرزمین عربی و کشتن عرب ها نیست؟ در حالی که آن ها از ابتدا عرب بوده و به عنوان نماد تمدن عرب ها شناخته می شوند؟چرا قبل از تحولات اخیرعربستان از ملت این کشور حمایت مادی و معنوی کرده است؟ در حالی که آن ها دارای همه ویژگی ها و شاخصه های عربیت بوده اند.

۶-اگر انصارالله به عنوان تهدیدی برای باب المندب محسوب می شود، چرا تاکنون به این تنگه حمله نکرده و امنیت آن را به خطر مواجه نکرده است؟ در حالی که انصارالله که دارای بهترین وپیشرفته ترین سلاح ها و موشک های اسکات ٢ و ٣ بوده  و می تواند برج های دریایی عربستان را در عمق دریای سرخ مورد حمله قرار دهد، آیا این گروه تاکنون صلح و آرامش را رعایت نکرده است یا وهابی های سعودی؟ انصارالله چگونه امنیت تنگه ای مهمی مثل باب المندب را به خطر می اندازد که بیشترین منافع را برای کشورش دارد؟

۷- عربستان سعودی ادعا می کند که انصارالله تهدیدی برای حرمین شریفین محسوب می شوند، آیا در طول تاریخ مشاهده شده است که شافعی ها و زیدی ها به مکان های مقدس اسلامی حمله کنند؟ و آیا تاکنون مکه و مدینه را تهدید کرده اند؟ و آیا این یمنی ها بوده اند که آثار اسلامی و قبور صحابه و اهل بیت را در مدینه منوره تخریب کرده اند، یا وهابی هایی که از سوی دولت عربستان مورد حمایت قرار می گرفتند؟ آیا این یمنی ها بودند که در سال ١٩٢۶ تلاش کردند که مرقد پیامبر صلى الله علیه وآله را ویران کنند یا آل سعود؟

عربستان با بهانه های مختلف نمی تواند دشمنی خود با مردم یمن را توجیه کند، کما این که نمی تواند اهداف اصلی خود از این حملات یعنی برگردان یمن به زیر سلطه آمریکا و خود را پنهان کند، و آمریکا که منافع خود را در ایجاد اختلاف و درگیری در منطقه می بیند،سعودی ها را علیه ملت یمن بسیج کرد وبا توجه به تجربه عراق و افغانستان خود مستقیم درگیری با ملتی سلحشور مثل یمن نشد. البته این تجاوز ظالمانه باعث مستحکم تر شدن انقلاب یمن و افتادن عربستان در باتلاقی می شود که نتیجه آن، ناامنی مزمن در شرق عربستان و دیگر مناطق خواهد شد که در نهایت فروپاشی نظام پادشاهی سرزمین وحی وتجزیه این کشور در بر خواهد داشت.

و در این چارچوب است که بر اساس منابع آگاه، سلطان قابوس با ارسال نامه ای به ملک سلمان وی را نصیحت کرده است که جنگ را متوقف کند، و از آن به عنوان یک تله آمریکایی در منطقه نامبرده است، مساله ای که امیر سعودیولید بن طلال نیز به آن اشاره کرده است.و گفته شده است که آمریکا طرح حمله به یمن را ٩ روز قبل از شروع جنگ به مسئولان جوان و بدون تجربه عربستانی ارائه داده استو همچنین برخی از منابع موثق خبری اعلام کرده اند که حتی مسئولان ارشد سعودی  نیز از تصمیم اجرای این عملیات ها مطلع نبوده اند، به طوری که یکی از شاهزاده های مسئول عربستان بیان کرده است  که از طریق رسانه ها از وقوع این جنگ آگاهی یافته است.

کارشناسان نیز اعتقاد دارند که خارج شدن عربستان از نتایج و تبعات این جنگ به راحتی نخواهد بود، و ائتلاف تشکیل شده شکننده است و اعضای ائتلاف دارای اختلافات بسیاری بوده و منسجم نمی باشد، چرا که سلفی ها، اخوانی ها و سکولارها تجربه نشان داده است در دراز مدت نمی توانند در کنار هم قرار بگیرند و به زودی اختلافات پشت پرده آنها آشکار خواهد شد.

 

false
true
false
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false