×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true

ویژه های خبری

true
    امروز  شنبه - ۱۴ مهر - ۱۴۰۳  
false
true
فرصت‌سوزی فدراسیون گریبان تیم‌ملی را می‌گیرد؟

کی‌روش می‌رود، کی‌روش می‌ماند، مذاکرات ادامه دارد و …! اینها تنها بخشی از واژه‌هایی است که این روزها به سر خط اخبار و تحلیل‌های مرتبط با فدراسیون فوتبال و سرمربی تیم ملی تبدیل شده است. براستی چرا قریب به یک ماه است که فوتبال ایران گرفتار چنین فضایی است؟

به گزارش "چغادک نیوز"، بی‌شک تنها ثمره‌ی ماجرای سردرگم این روز‌های کی‌روش و کفاشیان، اتلاف انرژی و سرمایه مادی و معنوی فوتبال ملی و قطعا درگیری کاذب ذهن مردم با مشکلاتی است که حقیقتا ریشه آن زاییده‌ی ضعف‌های مدیریتی و ساختارگریزی مجموعه‌ فدراسیون فوتبال است.

با وجود روزها و ساعت‌ها جلسات مشترک و مذاکرات مختلف با تنوع افراد و صلاحیت‌ها درباره ماندن یا رفتن کارلوس کی‌روش از تیم ملی فوتبال، متاسفانه هنوز هیچ کس نمی‌تواند بطور قطعی بگوید آیا این مربی پرتغالی در ایران ماندنی است یا باید فوتبال ملی کشور در گرداب مربی‌یابی جدیدی فرو رود، آن هم در آستانه آغار رقابت‌های مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸٫

بی‌شک کی‌روش و کفاشیان می‌دانند که چه می‌خواهند اما اینکه هنوز سرنوشت سرمربی تیم ملی رسما و قطعا در هاله‌ای از ابهام قرار دارد نکته‌ای است که باید برای جلوگیری از فرسایشی شدن موضوع و مهم‌تر از همه برای تعیین تکلیف فوتبال ملی، هر چه زودتر تکلیف خود و فوتبال ملی ایران را روشن کنند.

فرصت‌سوزی، سیره فدراسیون فوتبال!

انگار مانند گذشته باز هم این مردم هستند که باید هزینه ضعف‌ و البته بی‌تدبیری‌ وضعیت مدیریتی فوتبال این مملکت را بپردازند و روزهای بیشماری وقت و ذهن‌شان درگیر این مساله باشد. مساله‌ای که حتی ذهن جامعه ورزش و به تبع آن وزارت ورزش و جوانان را هم درگیر خود کرده تا جایی که این وزارتخانه با بی‌اعتمادی نسبت به آنچه فدراسیون فوتبال می‌گوید، نماینده‌ای را به جلسات کفاشیان و کی روش فرستاده است.

موضوع کی‌روش این روزها امور سایر تیم‌های ملی را هم به نوعی معطل خود کرده است. در حالی که در کمتر از ۹ ماه دیگر تکلیف صعود تیم ملی امید به المپیک ۲۰۱۶ ریو مشخص می‌شود، برنامه‌ریزی‌ تمرینات و اردوهای آماده‌سازی این تیم در هماهنگی با مسابقات باشگاهی و برنامه تیم ملی بزرگسالان، مشخص نیست. تلاشی برای حضور تیم‌های پایه در تورنمنت‌های تدارکاتی جدید نمی‌شود و صرفا قراردادهای از قبل بسته شده، اجرا می‌شود. به همه این‌ها بدون قرارداد بودن کلیه اعضای کادر فنی تیم‌های ملی امید، جوانان و نوجوانان و… را هم اضافه کنید.

انگار فرصت‌سوزی‌ در فدراسیون فوتبال اپیدمی شده به طوری که تمامی تیم‌های ملی مردان و زنان طعم آن را چشیده‌اند. حتی درباره کی‌روش که باثبات‌ترین مربی در فدراسیون کنونی بوده و فعلا چهارسال دوام آورده هم چه در زمان انتخاب، چه بعد از جام جهانی و چه الان، فرصت زیادی را صرف تصمیم برای ماندن یا رفتنش کرده‌ایم. زمان‌هایی که به قیمت آماده نشدن بهتر تیم‌ ملی و به دنبال آن تاثیر فراوانی در نتایجش بویژه در جام ملت‌ها گذاشت. تیم‌ امید، تیم جوانان، نوجوانان، تیم ملی بانوان و… هم تنها چندماه قبل از شروع مهمترین مسابقات‌شان سرمربی پیدا کردند و زمان زیادی در قبل از آن هدر رفته بود.

مشکل کجاست؟

اگرچه ریشه اصلی این سیره و عملکرد به ضعف‌های مدیریت سازمانی، بی‌ثباتی در نظام منطقی عملکردها، ساختارگریزی و تمایل به اداره هیاتی‌وار فدراسیون فوتبال است اما مگر مشکل فدراسیون فوتبال و کی‌روش چیست که نمی‌توانیم آن را حل کنیم؟

فدراسیون و کی‌روش هریک نقل قول‌های متفاوتی از اختلاف‌هایشان گفته‌اند اما آنچه هر دو به یک نقل می‌گویند، دغدغه سرمربی برای داشتن امکانات کافی است. مساله‌ای که کشورهای اروپایی و عربی و حتی امثال مالزی و نپال هم سال‌هاست از آن عبور کرده‌اند و دیگر این موضوعات دغدغه جدی برای مربیان شان نیست. فراتر از تصور است فدراسیونی که درآمد هنگفتی از حضور در جام جهانی، جام ملت‌ها و… دارد، پول خوبی هم به عناوین مختلف از برگزاری مسابقات باشگاهی دریافت می‌کند و در این میان روی اعتبارات دولتی وزارتخانه هم حساب باز می‌کند، برای تامین نیازهای اولیه مهمترین تیم ملی کشورش از قبیل زمین تمرینی، لباس استاندارد بین‌المللی و حریف تدارکاتی، مشکلات عدیده‌ای داشته باشد تا جایی که حل آن جزو شروط ماندن سرمربی‌اش قرار گیرد! شکی نیست هر مربی دیگری هم خواهان چنین امکاناتی است و ضعف فدراسیون در در تامین آنها، قطعا دلیلی جز ضعف‌های مدیریتی ندارد.

سیاست کاری فدراسیون فوتبال

ضعف‌های فدراسیون در تامین تمامی نیازهای تیم ملی و در اصل ناتوانی مدیریتی در کنترل اوضاع، فرصت را برای سرمربی تیم ملی بوجود می‌آورد تا در موارد مدیریتی کنار تیم به واسطه‌گری‌ها در تامین بازی های تدارکاتی، قرارداد با برندهای البسه خارجی و… ورود کند، کی‌روش یا هر مربی‌ دیگری اگر هرگونه سوءاستفاده‌ای هم از این وضع داشته باشند، ضعف اصلی قطعا به شرایط مدیریتی فدراسیون برمی‌گردد که ناتوانی‌هایش زمینه پیشروی پیمانکارانش را فراهم آورده است.

فدراسیون که متدولوژی دقیقی در قبال هیچ یک از تصمیم‌های بزرگ و کوچک خود ندارد حالا با اتفاقاتی که پیش و در حین جام جهانی برای تیم ملی رخ داد – و حتی در مواردی کی‌روش در همان استرالیا چندین بار قصد ترک اردو را داشت و تنها با اجرایی شدن خواسته‌هایش حاضر شد بماند – ظاهرا تصمیم به قطع همکاری با این مربی پرتغالی گرفته است.

کفاشیان که سابقه سناریوسازی برای عملی کردن اهدافش را دارد، به نظر می‌رسد این بار از زاویه مخالفت وزارت ورزش و جوانان وارد موضوع شده و علیرضا اسدی دبیرکل فدراسیون فوتبال را که برچسب وزارت ورزش داشت را مامور کلید زدن پروژه جدیدش کرد. آنها می‌دانستند که بعد کلید خوردن پروژه کی‌روش قهر می‌کند و همین هم شد اما وزارتخانه وقتی فهمید ماجرا از چه قرار است و مخالفت‌شان با رویه کفاشیان به مخالفت با کی‌روش تعبیر شده، رسما برائتش از مساله کی روش را اعلام کرد، البته تمایل مجموعه دولت به ماندن کی‌روش بخاطر حمایت‌های مردمی از این مربی، قطعا در نظر وزارتخانه اثرگذار بود.

رییس فدراسیون گرچه در مصاحبه‌هایش بر رضایت از کی‌روش و تمایل به ادامه همکاری با او تاکید می‌کند اما آنهایی که کفاشیان را می‌شناسند می‌دانند او وقتی راضی به انجام توافقی باشد، حتی اگر کار ۱۰ درصد هم پیش رفته باشد، قطعی شده جلوه می‌دهد تا تحت تاثیر فضای عمومی آن اقدام عملی شود اما این رویکرد اخیرا در قبال کی‌روش وجود نداشت و با وجود حمایت‌های مردمی، دولتی و چراغ سبز مربی اما باز هم این مرد همیشه خندان در پس از اولین مذاکره جدی با کی‌روش در روز پنج‌شنبه جدایی او از تیم ملی را ۸۰ درصد دانست.

کفاشیان حتی پس از جلسه ۷ ساعته روز شنبه که همه خروجی‌ها از موضع کی‌روش گرفته تا نماینده وزارتخانه همه بر قطعی بودن تداوم همکاری حکایت داشت اما باز هم عنوان کرد که هنوز چیزی مشخص نیست و هنوز برخی اختلاف‌ها باقی است. او گفت که هنوز ممکن است کی‌روش برود.

رییس فدراسیون انگار واقعا باورش شده که مذاکرات ۵ + ۱ انجام می‌دهد و وقعی به قضاوت عمومی نمی‌نهد که واقعا وقتی قرارداد امضا شده‌ای وجود دارد و همکاری در جریان است، چه اختلاف‌های حل نشده‌ای وجود دارد که نیاز به مذاکره دارد!.

«پایان باز» کفاشیان و احتمالات پایانی

حالا در شرایطی که همه انتظار داشتند در پایان عصر شنبه دیگر تکلیف این قضیه روشن شود و بیش از این وقت و انرژی عمومی صرف شایعه‌پراکنی‌ها و فضاسازی‌های کاذب حول این مساله نشود اما رییس فدراسیون "پایان باز" را انتخاب کرده و گفته که هنوز تکلیف مشخص نیست و مذاکرات برای حل اختلاف‌ها ادامه دارد.

از این رو می‌توان ۶ احتمال‌ را برای پایان سناریوی کفاشیان – کی‌روش محتمل دانست:

۱- دولت موافق ماندن کی‌روش است و بر نظر وزارتخانه هم اثر گذشته و فدراسیون چاره‌ای جز کنار آمدن با کی‌روش ندارد. در این مورد در نهایت کی‌روش حتی با نظر مخالف کفاشیان، ماندنی خواهد شد البته با انگیزه‌ی کمتر.

۲- کفاشیان که تمایلی به گرفتن غرامت از کی‌روش ندارد (حقوق سه ماهه سرمربی)، تلاش می‌کند با محدود کردن حداکثری مسوولیت کی‌روش کار را برای او سخت کرده تا خودش حاضر شود بدون دریافت غرامت قطع همکاری کند. در این گزینه کی‌روش می‌رود اما ممکن است رفتنش برای ایران تبعات داشته باشد و فدراسیون فوتبال درگیر شکایت احتمالی به فیفا و پاسخ درباره طلب‌های کی‌روش مطابق قراردادش شود.

۳- کی‌روش می‌خواهد بماند و فدراسیون فوتبال با جریان سازی و به هر دلیلی دنبال قطع همکاری با اوست در این حالت ممکن است کی‌روش با فشار افکار عمومی و موافقان صاحب نفوذ بماند اما با توجه به سنگ‌اندازی‌های ممکن نمی‌توان پیش‌بینی کرد که تا جام جهانی او با تیم ملی همکاری داشته باشد.

۴- کی‌روش می‌خواهد برود و سعی می‌کند کلیه تقاضاهایش را جزو شروط تداوم همکاری آورده به طوری که هر زمان یکی از آنها میسر نشد، بتواند دستمزد یکساله‌اش را بگیرد و برود. در این حالت کی روش حتما خواهد رفت چه با اجرای قرارداد چه بدون اجرای آن.

۵- هر دو طرف خواهان قطع همکاری‌ هستند اما بر سر گرفتن غرامت، جدال می‌کنند، غافل از اینکه هزینه‌های رسانه‌ای مادی و معنوی زیادی را به جامعه بار می‌کنند. در این حالت هم کی‌روش پس از یک بازی رسانه‌ای با نقش آفرینی کفاشیان خواهد رفت.

۶- هر دو طرف می‌خواهند همکاری کنند اما اختلاف بر سر مسوولیت‌ها و هزینه‌هاست. در این حالت کی‌روش خواهد ماند، البته با محدوده قدرت بیشتر و امکانات بهتر و حتما هم انگیزه بیشتر.

به نتیجه رسیدن یک احتمال خاص شاید نگرانی اصلی مذاکره‌کنندگان باشد اما قطعا اولویت ودغدغه ملت و منافع ملی نیست. همانطور که پیش‌تر اشاره شد، تنها نتیجه‌ای که به وضوح از این سناریو می‌توان درک کرد، اتلاف وقت و انرژی مادی و معنوی عمومی و درگیر کردن تعدادی از نهادهای دولتی و مردمی با مساله‌ای است که صرفا زاییده ضعف‌های مدیریتی است و پیش از این هم مسبوق به سابقه‌ بوده است. نگرانی کنونی حتما این است که آیا بازهم این فرصت‌سوزی گریبان تیم ملی را خواهد گرفت؟

 
منبع: ایسنا

 

false
true
false
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false