×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true

ویژه های خبری

true
    امروز  شنبه - ۱ اردیبهشت - ۱۴۰۳  
false
true
نقشه راه ۲ ساله جمهورى اسلامى در مقابل آمریکا

نقش ایران در تعیین تحولات منطقه افزایش یافته و آمریکا نگران این مسأله است. سیاست خارجی آمریکا به‌شدت روی مدیریت و کنترل قدرت منطقه‌ای ایران متمرکز می‌باشد. حتی به نظر می‌رسد در مذاکرات هسته‌ای به‌دنبال تحقق این هدف است.

به گزارش "چغادک نیوز"، مسائل کنونی در روابط ایران و آمریکا به دلایل مختلفی در مرحله حساسی قرار گرفته است. به همین دلیل بسیاری از تحلیل گران سعی می‌کنند در ارزیابی های خود از این مرحله به عنوان یک نقطه عطف مهم در تاریخ مناسبات دو کشور یاد کنند. عمده‌ترین دلیل این حساسیت را باید در ۲ مؤلفه اساسی زیر جستجو کرد:

۱٫ تغییرات ملموس و مهم در استراتژی های کلان آمریکا در سطوح جهانی و منطقه ای که به نظر می‌رسد تأثیر آن بر مناسبات این کشور با ایران قابل مشاهده می‌باشد. به عبارت دیگر، آمریکا به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی، امروزه با مشکلات و چالشهای جدی در تمامی عرصه‌ها مواجه بوده و این مسأله بر کیفیت راهبردهای این کشور در قبال ایران نیز تأثیر گذاشته است. اگرچه از این مسأله نمی‌توان این گونه استنباط کرد میزان دشمنی های آمریکا در مقابل ایران الزاماً کاهش پیدا کرده است.

۲٫ توسعه و گسترش قدرت منطقه ای ایران و افزایش قابلیت‌ها و ضریب مقاومت در مقابل دشمنی های آمریکا موجب شده تا آمریکا قادر به طراحی راهبرد مشخصی در مقابل ایران مانند گذشته نباشد. البته این گزاره نیز بدین معنی نیست که استراتژی سیاست خارجی آمریکا الزاماً دچار تناقض و تضاد است، بلکه به نظر می‌رسد اصول «منافع و اهداف» به صورت هوشمندانه تری در کانون استراتژی سیاست خارجی اوباما قرار دارد. به عنوان مثال، سیاست خارجی اوباما در فرایند مذاکرات هسته ای با ایران بیانگر استراتژی مهار قدرت منطقه ای ایران و تأثیرگذاری بر روندهای داخلی به منظور تغییر در محاسبات راهبردی ایران می‌باشد.

با توجه به تأثیرگذاری دو مؤلفه فوق، بسیاری از تحلیل گران، فضای کنونی حاکم بر روابط دو کشور را بسیار پیچیده و سخت ارزیابی نموده و به همین دلیل به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها در دوران ریاست جمهوری اوباما به انجام بازی های نرم افزاری و هوشمندانه تر روی آورده‌اند.
با توجه به مباحث فوق، به نظر می‌رسد در دوران باقیمانده ۲ ساله ریاست جمهوری اوباما احتمال وقوع تحولات جدید در روابط دو کشور وجود دارد که الزاماً این تحولات به معنی بهبود یا افزایش دشمنی‌ها نیست بلکه این مسأله به معنی پیچیده‌ترشدن و حساس‌تربودن روابط دو کشور خواهد بود. برخی دلایل این امر را می‌توان در محورهای زیر جستجو کرد:

۱٫ امروزه شاهد باز شدن مذاکرات هسته‌ای هستیم که به نظر می‌رسد استراتژی سیاست خارجی اوباما متمرکز بر تعیین تکلیف این پرونده‌ها می‌باشد.
۲٫ تأثیر تحولات جدید در روابط ایران و آمریکا بر سیاست داخلی ایران، قطعی به نظر می‌رسد. به عبارت دیگر، امروزه آمریکایی‌ها با اعمال تحریمهای یک‌جانبه و چندجانبه به‌دنبال شکستن اراده ملت ایران در موضوع هسته‌ای و در نهایت افول انقلاب اسلامی ایران هستند. از طرف دیگر، تحولات سیاست داخلی ایران نیز از برخی جنبه‌ها این امیدواری را در محاسبات آمریکا وارد کرده است. بنابراین در ۲ سال باقیمانده اوباما و تقارن آن با برخی تحولات داخلی ایران مانند انتخابات مجلس شورای اسلامی، به‌شدت روابط ایران و آمریکا راتحت تأثیر قرار خواهد داد.

بنابراین به نظر می‌رسد طراحی نقشه راه ۲ ساله جمهوری اسلامی ایران در مقابل آمریکا یکی از اولویت‌های راهبردی کانون‌های تصمیم‌ساز کشور می‌باشد که در گزارش کارشناسی حاضر تلاش خواهد شد با استفاده از دیدگاه‌ها و نظرات جمعی از کارشناسان مسائل روابط ایران و آمریکا به آن پرداخته و راهکارهایی برای کمک به تصمیم‌های راهبردی کشور ارائه شود.

۱٫ وضعیت آمریکا در چشم‌‏انداز ۲ سال آینده‏
الف – داخلی
عمده‌ترین شاخص‌های ارزیابی وضعیت آمریکا عبارتند از: ۱٫ رشد کلان اقتصادی؛ ۲٫ فضای سیاسی داخلی؛ ۳٫ تغییر مدل سیاست خارجی و به عبارت بهتر، عدم تمایل به اتخاذ سیاست خارجی تهاجمی؛ ۴٫ تغییر در محیط امنیت بین‌الملل و چگونگی رهبری آمریکا در جهان و…
در این راستا، موارد زیر قابل توجه می‌باشد:
– شرایط داخلی آمریکا از نظر اقتصادی نسبت به زمانی که اوباما در سال ۲۰۰۸ میلادی روی کار آمد، بهتر می‌باشد. این موضوع را می‌توان در بهبود شاخص‌های اقتصادی مشاهده کرد. به‌عنوان مثال، قدرت جذب سرمایه آمریکا تقویت و مشکلات بیکاری تا حدودی حل شده است. اگرچه هنوز همه جامعه آمریکا از بهبود شاخص‌های اقتصادی منتفع نشده‌اند و حتی این مسأله بر موقعیت دموکرات‌ها در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره در سال ۲۰۱۴ ضربه زد.
– با این وجود، وضعیت اقتصادی آمریکا به‌دلیل مشکلات ریشه‌ای که دارد (کسری بودجه و مقروض بودن دولت)، بسیار شکننده می‌باشد. طی سال‌های گذشته این مسأله تأثیر جدی بر راهبردهای آمریکا داشته است. به عبارت دیگر، راهبردهای آمریکا همان‌طور که در اظهارات اخیر هنری کیسینجر آمده، تحت تأثیر «بودجه» قرار گرفته است.
لازم به ذکر است، کیسینجر اخیراً در جلسه استماع سنا گفته است، راهبردهای آمریکا نباید از بودجه متأثر شود، بلکه بودجه باید از راهبردها تبعیت نماید.

– آمریکا در حال حرکت به سمت «ناسیونالیسم اقتصادی» است. این مسأله به‌شدت روی رویکردهای تجاری شرکت‌های چند ملیتی آمریکایی تأثیر گذاشته است.
– از جنبه سیاسی، فضای دو قطبی نسبت به گذشته بسیار شدید شده است. این مسأله به معنی بحران سیاسی در محیط داخلی آمریکاست، چراکه حجم انتقادات جمهوریخواهان از اوباما بسیار بالاست. اگرچه کارشناسان معتقدند، وقوع اختلافات جدی میان دو حزب عمده آمریکا دارای سابقه می‌باشد، اما به نظر می‌رسد بعد از انتخاب اوباما در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۸ میلادی، این سطح اختلاف و کیفیت آن بسیار متفاوت می‌باشد.

– در واقع، قطب‌بندی شدید سیاسی موجب شده تا جریان‌های میانه‌رو در فضای سیاسی داخل آمریکا کاهش یابند و هر دو جناح دموکرات و جمهوری‌خواه مواضع ایدئولوژیک‌تری پیدا نمایند.
– به‌خصوص این‌که منافع تشکل‌های اقتصادی وابسته به دو جناح دموکرات و جمهوری‌خواه تحت تأثیر کمبود منابع مالی و کسری بودجه قرار دارند و این مشکل به‌راحتی قابل حل نیست.
– در حوزه فرهنگی نیز امروزه آمریکا به‌شدت تحت تأثیر پیامدهای منفی نژادپرستی قرار گرفته و هر روز بر دامنه آن افزوده می‌شود.
– فضای امنیتی داخل آمریکا به‌دلیل رفتارهای جدید پلیس‌های محلی به‌طورجدی نگران‌کننده شده است. پلیس محلی برخوردهای فیزیکی با مردم و جامعه می‌کند و این رفتارها در جامعه آمریکا اجتناب‌ناپذیر شده است.

بنابراین در چشم‌انداز ۲ سال آینده پیش‌بینی می‌شود اختلافات و چالشهای داخلی آمریکا تشدید و لاینحل باقی بمانند و اساساً دولت اوباما قادر به حل و فصل نهایی این چالش‌ها که از آن می‌توان به‌عنوان ضعف‌های راهبردی آمریکا یاد کرد، نیست، اگرچه سعی می‌کند آن‌ها را مدیریت کند.

ب. خارجى‏
– در حوزه سیاست خارجی، دولت اوباما به‌شدت تحت فشار است. اگرچه تاکنون توانسته است در این حوزه به‌صورت نسبی یک چهره کاریزما در صحنه بین‌المللی ایجاد نماید.
– جمهوری‌خواهان به‌دنبال بازگردان سیاست‌های زیر بر رفتار سیاست خارجی آمریکا هستند:
۱٫ اعزام نیروی نظامی بیشتر به منطقه
۲٫ طراحی سیاست‌های نظامی مداخله‌گرانه و مستقیم
۳٫ فشار به مقاومت
۴٫ بازسازی روابط با رژیم صهیونیستی
۵٫ سیاست‌های قوی‌تر در حوزه انرژی
۶٫ تقویت تجارت تسلیحات
– علاوه بر چالش‌های جدی که سیاست خارجی آمریکا به‌دلیل افزایش چالش‌های ژئوپلیتیکی در جهان با آن مواجه است، با تغییر پارادایم‌های سیاسی و امنیتی نیز مواجه می‌باشد.
– نوع نگاه سیاست خارجی آمریکا به مسائل منطقه خاورمیانه ناظر برتناقض‌ها و تضادها می‌باشد تا وجود یک استراتژی مسلط. این امر بدین‌معنی است که آمریکا نمی‌تواند خروجی‌های مورد نظر خود را در منطقه نهایی کند.
– وجود تناقض و تضاد در استراتژی‌های منطقه‌ای آمریکا به معنی عدم تبعیت از اصول ثابت نمی‌باشد.
– یکی از شاخص‌های مهم برای درک میزان دگرگونی‌های سیاست خارجی آمریکا، مسأله افزایش میزان نگرانی‌های رژیم صهیونیستی نسبت به قدرت آمریکاست. مراکز فکری و رسانه‌ای رژیم صهیونیستی از ادبیات «افول»، «زوال»، «کم‌رنگ‌شدن» و… برای قدرت آمریکا استفاده می‌کنند یا این‌که میزان کنش‌های تهاجمی این رژیم در منطقه افزایش یافته، آیا ناظر بر همین نگرانی‌هاست؟
بنابراین چشم‌انداز آینده سیاست خارجی آمریکا را می‌توان در موارد زیر مورد تأکید قرار داد:
– با توجه به شدید شدن رقابت‌های دموکرات‌ها با جمهوری‌خواهان، ایده‌های دو حزبی اتفاق نخواهد افتاد.
– سیاست خارجی اوباما به ضعف می‌رود.
– افزایش احتمال تشدید درگیری‌های ژئوپلیتیکی آمریکا با سایر قدرت‌ها وجود دارد.

۲٫ وضعیت ایران در چشم‏‌انداز ۲ سال آینده‏
     الف – داخلى‏- در حوزه اقتصادی با وضعیت رکود مواجه هستیم. برخی کارشناسان از احتمال شدت یافتن امواج تورمی نیز صحبت می‌کنند.
– کاهش قیمت نفت موجب پایین آمدن درآمدهای دولت شده است.
– پیش‌بینی می‌شود محدودیت‌های بودجه‌ای، آثار قابل توجهی بر روندهای اقتصادی داخلی داشته باشد. سیاست‌های انقباضی، افزایش واردات، کاهش اعتبارات عمرانی، تداوم مشکل تولید و… ازجمله آثار این مسأله خواهد بود.
– دولت قادر به جذب سرمایه‌گذاری خارجی در بخش خدمات به‌منظور مدیریت نسبی اقتصادی جامعه می‌باشد، با این وجود اقتصاد تولیدی کماکان با رکود مواجه خواهد بود.
– دولت قادر به اجرای برنامه‌های اقتصادی کلان به‌دلیل ریسک سیاسی بالای آن نخواهد بود.

     ب – خارجی
– موقعیت کنشگری امنیتی ایران در محیط منطقه‌ای حفظ خواهد شد.
– سیاست خارجی و دیپلماسی در موقعیت سخت‌تری در قبال افکار عمومی کشور قرار خواهد گرفت.

۳٫ وضعیت مذاکرات هسته‌ای
در مورد وضعیت کنونی مذاکرات، ۲ نگاه در داخل کشور وجود دارد:
نگاه اول این است که آمریکایی‌ها برای رسیدن به توافق جامع هیچ‌گونه چشم‌اندازی نمی‌بینند و در حال مدیریت مذاکرات هستند.
یک نگاه معتقد است که دولت اوباما به توافق هسته‌ای با ایران نیاز دارد و با امید به امضای توافق جامع هنوز قائل به ادامه مذاکرات است.
اما روند مذاکرات هسته‌ای طی ۵/۱ سال گذشته نشان داده است که:
– هر دو هدف می‌تواند به‌صورت اولویت‌های ۱ و ۲ در دستور کار آمریکا باشد، بدین‌معنی که اگر موفق شود با تحمیل شرایط خود، ایران را مجبور به توافق هسته‌ای خواهد کرد، در غیر این صورت با فرایند مذاکرات توانسته است قدرت ایران را مدیریت کند.
– دستیابی به توافق هسته‌ای مطلوب برای آمریکایی‌ها به ماهو هدف نیست، بلکه بیشتر بهانه است.

– در واقع، سناریوی مطلوب آمریکا توافق هسته‌ای را در چارچوب مکانیسمی می‌خواهد که منجر به مهار قدرت ایران شود.
– چالش اوباما در محیط داخلی و اختلاف با جمهوری‌خواهان بر موقعیت دولت وی در مذاکرات تاثیرگذار خواهد بود.
– جریان حرفه‌ای قدرت در داخل آمریکا (غیر از دولت اوباما) حاضر به پذیرش وضعیت کنونی مذاکرات نیست و سیاست خارجی اوباما را از این منظر مورد انتقاد قرار می‌دهد.
– به‌رغم اختلافات میان اوباما و کنگره، احتمال توقف مذاکرات از سوی آمریکا کم است. حتی به نظر می‌رسد به گزینه تمدید مذاکرات فکر می‌کند.

۴٫ وضعیت هماوردی ایران و آمریکا در منطقه
سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا تحت تأثیر ۲ مسأله قرار گرفته است:
۱٫ افزایش میزان مقاومت‌های محیطی
۲٫ اجتناب‌ناپذیری الگوی مداخله‌گری آمریکا (غلبه الگوی مدیریت غیرمستقیم بر مدیریت مستقیم)

– نقش ایران در تعیین تحولات منطقه افزایش یافته و آمریکا نگران این مسأله است.
– سیاست خارجی آمریکا به‌شدت روی مدیریت و کنترل قدرت منطقه‌ای ایران متمرکز می‌باشد. حتی به نظر می‌رسد در مذاکرات هسته‌ای به‌دنبال تحقق این هدف است.
– آمریکا قادر نیست قدرت منطقه‌ای ایران را به استخدام خودش در آورد.

۵٫ محاسبات راهبردی آمریکا از شرایط کنونی ایران
درک محاسبات راهبردی آمریکا در قبال ایران تحت تأثیر مسائل گوناگونی قرار دارد ازجمله:

– فهم الزامات و ضرورت‏هاى سیاست‏هاى جهانى آمریکا
– درک ریشه ‏هاى اختلاف و دشمنى‏هاى آمریکا با ایران‏
– سابقه رفتار عملى آمریکا در مقابل ایران‏
– اهمیت سیاست‏هاى منطقه‏اى ایران‏
– ظرفیت‏هاى گفتمانى انقلاب اسلامى‏
– تأثیرگذارى طرف‏هاى ثالث بر راهبردهاى آمریکا
– تغییر در اولویت‏ها و مطلوبیت‏هاى آمریکا
– رقابت‏ها و اختلافات درونى آمریکا

بررسى نقش عوامل فوق در تعیین محاسبات راهبردى آمریکا در قبال ایران در شرایط کنونى بیانگر آن است که از نگاه آمریکا:- فهم الزامات و ضرورت‌های سیاست‌های جهانی آمریکا
– درک ریشه‌های اختلاف و دشمنی‌های آمریکا با ایران
– سابقه رفتار عملی آمریکا در مقابل ایران
– اهمیت سیاست‌های منطقه‌ای ایران
– ظرفیت‌های گفتمانی انقلاب اسلامی
– تأثیرگذاری طرف‌های ثالث بر راهبردهای آمریکا
– تغییر در اولویت‌ها و مطلوبیت‌های آمریکا
– رقابت‌ها و اختلافات درونی آمریکا

بررسی نقش عوامل فوق در تعیین محاسبات راهبردی آمریکا در قبال ایران در شرایط کنونی بیانگر آن است که از نگاه آمریکا:
– ایران کماکان در چارچوب «استراتژی مهار» قابل مدیریت است.
– امکان مدیریت ژئوپلیتیک ایران از طریق تشدید فضای امنیتی منطقه وجود دارد.
– مشکلات ناشی از تحریم‌ها، آثار بلندمدت بر قدرت ملی ایران گذاشته است.
– امکان شکل دادن به شکاف‌های اجتماعی – سیاسی در داخل ایران افزایش یافته است.
– ایران هنوز در موقعیت امتیاز دادن قرار دارد.

بنابراین به نظر می‌رسد:
– مسأله تهدید ایران در داخل آمریکا یک امر اجتماعی است.
– آمریکا مذاکرات هسته‌ای را در قالب یک مجموعه و اهداف بزرگ‌تری دنبال می‌کند.
– آمریکا عجله‌ای برای نتیجه‌گیری در مذاکرات ندارد.
– سیاست فشار بر ایران به‌صورت محدود، مرحله‌ای و تصاعدی (دائمی و کم‌شدت) را ادامه خواهد داد.
– ادامه مذاکرات برای تکمیل سیاست فشار خواهد بود.
– آمریکا حاضر به پذیرش استراتژی منطقه‌ای ایران نیست.
– اعتراف‌های ضمنی غرب و آمریکا به قدرت منطقه‌ای ایران با هدف تعامل‌پذیر کردن ایران صورت می‌گیرد.

۶٫ آسیب‌های کنونی ایران در مقابل آمریکا
الف – آسیب‌های بنیادین و رویکردی
– فقدان نگاه مشترک نزد نخبگان رسمی و غیررسمی کشور نسبت به آمریکا
– میزان مجهولات سیستم تصمیم‌سازی کشور نسبت به فضای داخلی آمریکا بالاست.
– شناخت کانون‌ها و مراکز تصمیم‌ساز کشور در مورد آمریکا متکی بر مطالعات و تحلیل‌های کارشناسی می‌باشد، در حالی که این شناخت باید سیستمی باشد.
– فقدان تحلیل درست از رقابت‌های داخلی آمریکا و چگونگی تأثیرگذاری آن بر مناسبات با ایران. به‌عنوان مثال، در حالی که به نظر می‌رسد اهمیت دادن به اختلافات میان جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها برای تنظیم روابط کشورمان با آمریکا مناسب نیست، چراکه دولت اوباما تنها بخشی از ۶ جریان قدرت شامل: احزاب، دولت، نگاه دو حزبی، جریان سرمایه‌داری، جریان حرفه‌ای قدرت، اتاق‌های فکر و سیاست‌دانان در آمریکاست اما از رصد و مطالعه این رقابت‌ها و تعیین وزن تأثیرگذاری جریان‌های قدرت می‌توان آینده وضعیت‌ها را پیش‌بینی کرد.
– شناخت دقیق و صحیح نگاه آمریکا نسبت به ایران، مستلزم توجه به این مسأله می‌باشد که آمریکا در قالب راهبردهای کلان جهانی خود به مسأله روابط با ایران می‌نگرد. بنابراین شناخت راهبردهای آمریکا در این خصوص ضروری می‌باشد.

ب. آسیب‌های رفتاری
– خطر همراهی (خواسته یا ناخواسته) با سیاست آمریکا مبنی بر غیرمکتبی کردن مناسباتش با ایران.
– عبور از برخی خطوط قرمز در دیالوگ‌های مستقیم هسته‌ای با مقامات آمریکایی.
– عدم استفاده از همه ظرفیت‌های ملی در سیاست خارجی کشور در مقابل آمریکا.
– تبدیل شدن موضوع مذاکرات به اختلافات و رقابت‌های سیاسی داخلی.
– رفتارهای ایران منجر به تولید نگرانی‌های امنیتی برای آمریکا نمی‌شود.
– اجماع نخبگی (رسمی و غیررسمی) در مورد مواضع حاکمیتی کشورمان در مقابل آمریکا ضعیف است.

۷٫ مطلوبیت‌های ایران در چشم‌انداز ۲ ساله
– معکوس کردن آثار و نتایج منفی «گذشت زمان» در فرایند مذاکرات هسته‌ای
– عدم مسئولیت‌پذیری ایران در شکست احتمالی مذاکرات
– عدم تحت‌الشعاع قرار گرفتن مؤلفه‌های قدرت ایران از مذاکرات هسته‌ای
– حفظ و توسعه جایگاه کشورمان در موازنه‌های منطقه‌ای
– ناکارآمد شدن سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا

۸٫ مطلوبیت‏هاى آمریکا در ۲ سال آینده‏
– ایدئولوژى‏‌زدایى از روابط ایران و آمریکا
– قرار گرفتن قدرت منطقه‌‏اى ایران در چرخه قدرت جهانى آمریکا
– تغییر محاسبات درونى ایران‏
– دستیابى به توافق هسته‌‏اى مطلوب‏
– تغییر موازنه قدرت در سطوح عالى حاکمیت ایران‏

۹٫ جمع‏‌بندى‏
– آمریکا از جنبه‌های داخلی و خارجی با ضعف‌های راهبردی مواجه است اما هنر دولت اوباما در مدیریت کردن این ضعف‌های راهبردی می‌باشد.
– واقعیت‌های سیاست خارجی آمریکا از ساختارهای دفاعی و امنیتی آن قابل فهم می‌باشد. بر اساس مبانی نگاه این ساختارها، رویکرد خصومت‌آمیز نسبت به ایران یک واقعیت است.
– سیاست خارجی جدید آمریکا در منطقه براساس نقش‌های حداقلی قرار دارد اما این به معنی فقدان راهبرد آمریکا برای منطقه نیست، بلکه در حال تحول کیفی حضورشان هستند.
– پذیرش قدرت منطقه‌ای ایران از سوی آمریکا مستلزم تغییر ماهیت جمهوری اسلامی ایران است.
– سیاست خارجی اوباما در موضوع مذاکرات هسته‌ای و دستیابی به توافق هسته‌ای مطلوب از مشخصه‌های خاصی مانند تأکید بر ادامه فشار و ارائه برخی مشوق‌های غیرمستقیم و ناتمام به ایران برخوردار بوده که این امر به معنی بازی نرم‌افزاری اوباما با هدف مهار قدرت ایران می‌باشد.
– منطق مذاکراتی که آمریکا در شرایط کنونی با ایران دنبال می‌کند آن است که حتی در صورت توافق هسته‌ای، فشارها بر ایران باید حفظ شود. به عبارت دیگر، بازی آمریکا، فراتر از پرونده هسته‌ای است.

۱۰٫ راهکارهای پیشنهادی
نقشه راه مورد توجه در گزارش حاضر ناظر بر ارائه راهکارهایی جهت اصلاح، تکمیل و همسو کردن رفتارهای تاکتیکی سیاست‌های داخلی و خارجی کشور با راهبردهای اصلی و در چارچوب مقاومت هوشمندانه می‌باشد که برای دوره ۲ ساله آینده و به‌منظور دستیابی به وضعیت مطلوب پیشنهاد می‌شود.
در این راستا، برخی از پیشنهادات کارشناسی عبارتند از:
۱٫ در حوزه منطقه‌ای
– با توجه به افزایش نقش و جایگاه کشورمان، نیازمند توجه به اهمیت کسب قدرت ساماندهی تحولات منطقه می‌باشیم؛
– تلاش برای تغییر و جابجایی در محاسبات و اولویت‌های منطقه‌ای آمریکا از طریق هوشمندی لازم در دیپلماسی خارجی؛
– مراقبت استراتژیک (اطلاعاتی و عملیاتی) نسبت به رفتارهای تهاجمی احتمالی رژیم صهیونیستی در قبال حزب‌الله لبنان و مقاومت فلسطینی؛
– آسیب‌پذیری آمریکا در بحث رژیم صهیونیستی کاملاً مشهود است. بنابراین باید از این ناحیه فشارها بر آمریکا افزایش یابد.

۲٫ در موضوع مذاکرات هسته‏‌اى‏
– حاکم کردن روح مقاومت بر سیاست‏هاى مذاکراتى کشورمان؛
– مدیریت و کنترل مسائل حاشیه‌‏اى مذاکرات؛
– شناخت و بهره‌‏بردارى بیشتر از تغییرات ایجادشده در فراکسیون‌‏بندى درون ۱+۵؛
– فشار به اوباما در مورد اقدامات کنگره ازجمله تصویب تحریم‏هاى جدید؛
– در روابط با سایر قدرت‏ها به‌‏دنبال تقویت چندجانبه‏‌گرایى باشیم؛
– تلاش بیشتر براى تغییر محاسبه آمریکا در قبال ایران مبنى بر این‏که ایران در موقعیت ضعف قرار ندارد؛
– بهره‌‏بردارى بیشتر از رویکرد حقوق بین‏‌الملل براى فشار به غرب در زمینه لغو تحریم‏ها.

۳٫ در حوزه داخلى‏
– کم‏رنگ کردن مفهوم و گفتمان «نیاز به مذاکرات» در محیط داخلى؛
– ایجاد اجماع داخلى بیشتر با تمرکز بر بحث «بى‏‌اعتمادى به آمریکا»؛
– ورود هوشمندانه‌‏تر رسانه‌‏هاى کشور به‏‌ویژه رسانه ملى در بحث «نقد و بررسى مذاکرات هسته‏‌اى» به‏‌نحوى که منجر به پاسخ‏گویى به افکار عمومى داخل شود. محور اصلى این امر باید نقد رفتار آمریکا در مذاکرات باشد.
– بازنمایى بیشتر رویکردهاى خصومت‌‏آمیز آمریکا از سوى رسانه ملى براى افکار عمومى؛
– بازگو کردن دستاوردها و نتایج توسعه‌‏اى برنامه هسته‌‏اى براى افکار عمومى کشور.
 
منبع: تسنیم

false
true
false
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false