×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true

ویژه های خبری

true
    امروز  جمعه - ۳۱ فروردین - ۱۴۰۳  
false
true
با یک بشکن پرسپولیس را می چرخانم/ به والله فدراسیون و وزارت کی‌روش را نمی‌خواهند

رئیس سابق فدراسیون فوتبال می گوید: من بعید می دانم که سرخابی ها را به شخص بدهند اما ان شالله که محقق شود و اینکه هر کسی که می خرد این را باید بداند که پول صرفا نمی تواند یک تیم را بچرخاند.

به گزارش "چغادک نیوز"، گفتگو با رئیس سابق فدراسیون فوتبال که این روزها از او به عنوان مدیرعامل احتمالی پرسپولیس نام برده می شود، در شرایطی خاص امکان پذیر شد. این گفتگوی سه ساعته آنقدر تیتر و نکته داشت که واقعا انتخاب تیتر برای گفتگو با محمد دادکان کار راحتی نبود.

 او مثل همیشه بی پرده و رک حرف هایش را زد و به قول خودش به سکوت بسیاری از اهالی فوتبال و ورزش تلنگر زده باشد. وقتی محمد دادکان برای سکوت بسیاری ابراز تاسف کند، آن وقت است که باید برای وضعیت آینده فوتبال و ورزش کشور نگران بود.

 گفتگوی تفصیلی با محمد دادکان را در ادامه می خوانید:

* بهانه ای که باعث شد ما برای مصاحبه پیش شما بیاییم بحث واگذاری استقلال و پرسپولیس بود. به هر جهت آقای هدایتی اعلام کرده که می خواهد باشگاه را بخرد و گفته است که گزینه اول مدیرعاملی پرسپولیس شما هستید، نظر شما درباره وضعیت کنونی پرسپولیس چیست و آیا با واگذاری باشگاه به اشخاص و نه فقط آقای هدایتی، اوضاع پرسپولیس بهتر می شود یا اتفاقات دیگری می افتد؟

– بسم الله الرحمن رحیم، من هم خوشحال هستم که در خدمت شما هستم ولی قبل از اینکه سوال را جواب بدهم می خواهم بگویم که گزینه مدیرعاملی نیستم و همیشه آرزوی موفقیت برای دو باشگاه استقلال و پرسپولیس می کنم، نه صرفا که باشگاه پرسپولیس باشد و امیدوارم هر دو باشگاه موفق باشند. حالا آقای هدایتی امروز اسمش برای خریدن باشگاه مطرح است و امیدوارم که بحث فروش باشگاه و مزایده اش محقق بشود و واقعا بتوانند اشخاصی که دارای شرایط خوب هستند این باشگاه را بخرند که من بعید می دانم که به شخص بدهند.

 

* یعنی شما می گویید که ۹ اردیبهشت چنین اتفاقی نمی افتد؟

– من بعید می دانم که به شخص بدهند اما ان شالله که محقق شود و اینکه هر کسی که می خرد این را باید بداند که پول صرفا نمی تواند یک تیم را بچرخاند. یک بخشش پول است حالا شاید بخش مهمی باشد اما اگر آدم ها فکر کنند که تنها پول راز موقیت برای تیم داری است نیست، آن هم در فرهنگ ما و در کشور ما که داشتن یک تیم و چرخاندنش کار سختی است. از نظر حواشی منظورم است و نه تیمداری کردن. در ایران اینطوری است و این شرایط را دارد. وگرنه پرسپولیس ۲۲ بازیکن است و با کادر و همه چیزش ۲۵ تا نمی شوند. شما می خواهید ۲۵ نفر را اداره کنید و این همه مشکلات. چرا؟ من از شما می پرسم؟
 

با یک بشکن پرسپولیس را می چرخانم/ به والله فدراسیون و وزارت کی?روش را نمی?خواهند

* بالاخره این باشگاه مشکلات گذشته را دارد، بدهی های انباشته زیاد دارد و مدیران هم تاثیرگذار بودند در این ماجرا…

– حالا ما بگوییم اگر همه بدهی های پرسپولیس را دادند، مشکل ندارد؟

 

* یکی از مشکلات را گفتم…

– شما یکی را گفتید، شما ببینید مدیریت چه بلایی سر این باشگاه آورده است، ولی الان کجا هستند؟ وزارت ورزش و معاونش را می گویم. ان شالله که حرف می زنیم ناراحت نمی شوند. کجا هستند؟ آن روزهایی که می گفتند می خواهند بهترین دوران استقلال و پرسپولیس را ایجاد کنند؟ کو؟ کجا هستند؟ ۷ مدیرعامل آوردند، شما برو بدترین و عقب افتاده ترین کشورهای دنیا، حالا نمی خواهم اسم ببرم که تیمداری اش در حد صفر است، ببین در طول ۱۲ -۱۳ ماه، ۷ مدیرعامل عوض کردند…

 

* سه سرمربی هم عوض کردند…

– می شود؟ بعد هم می گویند ما پول آوردیم، اسپانسر آوردیم. به چه درد مردم و پرسپولیس خورد؟ همه را فراری دادند. بعد می گویند راهکار بدهید، راهکار این است که شما بروید، دیگه از این راهکار بهتر؟ بودن شما چه نفعی به حال پرسپولیس واستقلال داشت؟ نمی خواهید قبول کنید این راه را اشتباه رفتید؟ با گزینه هایی که انتخاب کردید، با پول هایی که بی حساب و کتاب ریختید در شکم این باشگاه. مدیریت نتوانستید بکنید. الان هم دو مدیرعامل دعوا می کنند که من مدیرم، آن یکی هم می گوید من مدیرم. شما بروید ببینید یک جای دنیا همچین چیزی وجود دارد؟ دلم می خواهد شما پشت صحبت های من شما هم بگویید. بگویید آقای دادکان گشتیم یک رفرنس پیدا کردیم که در تیم شیر و بز افغانستان، آنجا یک همچین اتفاقی افتاده است. هیچ جای دنیا در عرض یک سال ۷ مدیرعامل و ۷-۸، ۱۰ تا مربی عوض بدل شوند با کمک هاشون و بروند و یک گروه دیگر بیایند. پول مربی ۶ میلیارد تومان، اصلا شما این را می دانستید؟ پرداخت شده. که چی؟ پول کی را داده اید؟ بعد می گویند شخص است و اسپانسر است. رانتش را به آن اسپانسر داده اید. اگر کسی نمی گوید من می گویم. باز هم مردم ضرر کردند. شما می گویید یکی عاشق بود آمد و پول داد. بهش رانت دادید. اگر نه او که نمی آید پولش را بدهد. امتیاز ازت می گیرد و پول می دهد. خب چیکار کردید؟ چی شد آخرش؟ پرسپولیس چه جایگاهی دارد؟ چند تا تماشاگر دارد؟

 

* کاندیدای سقوط است…

– یک بازی آمدند و آن هم فقط بحث اخلاقی بود نسبت به عربستان.

 

* رایگان هم بود…

– بحث اخلاقی جلوتر از رایگان بودن بود. مشکلاتی که در جده پیش آمده بود همه به هم اس ام اس می دادند و در وایبرها می زدند به خاطر اینکه بزنیم در دهان عربستان مردم بیایید. بازی بعدی چی شد؟

 

* ۱۰ هزار نفر هم نرفتند…

– خب پس در هیچ کاری اش موفق نبودی، پس چرا اینقدر اصرار دارید که من این کار را بکنم؟ خب نکن. بده دست کسانی که بلد هستند.

 

* شما یک مناظره رادیویی اول فصل با آقای امیررضا خادم داشتید…

– قبل از فصل بود.

 

* شما گفتید به آقای خادم که شما پهلوان هستید و توصیه هایی به آقای خادم کردید که وجهه اش را حفظ کند. ناراحت هم شد. ظاهرا پیش بینی ها و توصیه های شما درست درآمد…

– گفتم به هفته هفتم نمی رسد. هفته هفتم هم دعوا شد و مدیرعامل رفت. به چه دلیل؟ به این دلیل این کار برای خودش رمز و رموزی دارد و فوت کوزه گری دارد. همه در این مملکت دوست دارند مدیر شوند. یارو دکترا می گیرد دوست دارد مدیر شود، قهرمان است دوست دارد مدیر شود. بابا مگر می شود؟ در هر جا که مثلا دکترا می گیرند، دوست دارند همان موقع مدیر شوند. قهرمان است دوست دارد مدیر شود. بابا نمی شود. مدیریت شرایط خاص خودش را دارد. هی می گویند ما به دنبال راهکاریم اما به ما راهکار نمی دهند. بهترین راهکار این است که شما بروید. یعنی شما فکر می کنید نبودید پرسپولیس بدتر از این می شد؟ استقلال این شرایطی که دارد بدتر از این می شد؟ ببین شما بودید این است، نبودی فکر می کردید بدتر می شود؟ به خدا بهتر می شد. اینها هی می گویند ما آمدیم که پرسپولیس دیگر از دولت پول نگیرد. یکی بیاید پولش را بدهد. خب چی شد؟ ۷ تا مدیرعامل بیاید؟ آن مشکلات هم برای مدیران عامل پیش بیاید؟

 

* بهتر است به این ماجرا هم بپردازیم. شما آن زمان که رئیس فدراسیون فوتبال بودید، دو ساختمان برای استقلال و پرسپولیس خریدید که در قیمت گذاری اموال باشگاه ها، جزو آن اموال است و قیمت دو باشگاه هم ۲۹۰ میلیارد تومان تعیین شده است. یک بار گفته بودید که این مدیرانی که آمدند در طول سال های پس از رفتن شما از فدراسیون، حتی یک ساختمان هم به ساختمان های دو باشگاه اضافه نکردند، زمین تمرین اضافه نکردند. خب این همه هزینه به صورت چند ده میلیاردی خرج بازیکن و مربی می کنند، چرا مدیران زیرساختی فکر نمی کنند؟ آکادمی و کمپ تاسیس نمی کنند و نمی خرند؟

– من از شما این سوال را می کنم و از کسانی که الان صحبت من را گوش می دهند. اینها برای این می آیند که خدمت کنند؟ خدا شاهده برای اینکه خودشان را مطرح کنند می آیند. خدا شاهده. کسی که برای خدمت می آید دور شکمش نود است، می رود ۱۱۰ می شود؟ می شود؟ خدمت بکنی ۲۰-۳۰ کیلو اضافه وزن بیاوری؟ غصه مردم را باید بخوری. همین ها دنبال این هستند که کدام کانال صدایشان می کند که صبح بروند. خودشان را مطرح کنند، در آینده هم برای نمایندگی مجلس ثبت نام کنند. حالا شما صبر کن، ببین همه آنهایی که آن زمان گفتم چه کسانی برای مجلس ثبت نام می کنند.
 

با یک بشکن پرسپولیس را می چرخانم/ به والله فدراسیون و وزارت کی?روش را نمی?خواهند
 

* زمزمه هایش هم هست. در همین برنامه ۹۰ گذشته عادل فردوسی پور به محمد حسین نژاد فلاح گفت که آیا می خواهد نماینده مجلس شود یا نه…

– من این سوال را دارم، آقای نژاد فلاح قابل احترام. اصلا فکر می کرد مدیرعامل پرسپولیس شود؟ یعنی ما یک صف بندی نمی کنیم؟

 

* قائم مقام است، مدیرعامل نیست…

– آن شب به عنوان مدیرعامل بود. نه ایشان، نه آقای رویانیان، واقعا نمی خواهم اسم از کسی در استقلال و پرسپولیس ببرم. اینها اصلا می دانند مدیریت در فوتبال یعنی چی؟ مدیریت در ورزش یعنی چه؟ همین که به آنها پست را می دهی، می گیری؟ برای چی می آید؟ برای خدمت؟ قرآن را بگذارید جلویش بگوید من برای خدمت آمده ام، به ولله فقط برای مطرح خودشان می آیند. جیب خالی، پز عالی، برای مطرح کردن خودشان می آیند. شما می دانی اینجا کار کردن سخت است. شرایط مهیا نیست، برای چی می آیید؟

 

* تیمی که ۳۰ میلیون هوادار دارد، واقعا مدیریت کار سختی است. آقای رویانیان زمانی که مدیرعامل بود، برنامه های زیادی را برای باشگاه داشت، از تاسیس دانشگاه تا کارهایی که ایشان می گفت درآمدزایی می کنم و پرسپولیس را از کمک دولت بی نیاز می کنم…

– در هفت کشور دنیا دفتر نمایندگی درست می کند.

 

* وقتی رفت، بیش از ۱۰۰ میلیارد با بدهی مدیران قبلی بدهی به جا گذاشت، آقای رویانیان با شما مشورت می کرد، من یادم می آید یک مراسمی شما را دعوت کردند تجلیل از پیشکسوتان باشگاه پرسپولیس.

– بله، من را هم دعوت کردند به آن مراسم.

 

* صحبتی با شما کرده بودند که آقای دادکان ما چه کار کنیم؟

– قبلش به من گفت که بروم یا نه که من همان موقع صحبت کردم و تیتر روزنامه ها هم شد. تیتر این بود که آقای رویانیان، هم آبرویت را می گذاری و هم آرزویت را. خدا شاهد است. وقتی رفت گفت آقای دادکان راست گفت. هم آبرویم را گذاشتم، هم آبرویم را. خب برای چی می آیی؟ وقتی نمی دانی پس چرا می آیی؟ اسم بازیکنان را نمی شناسی، آن وقت این جای تاسف ندارد، آن مدیرانی که در وزارت ورزش امروز می روند و اینها را می آورند، ۷ تا مدیرعامل عوض می کنند. شما باید از اینها بپرسی، هر روز تقسیم کار می شود در هیات مدیره، آدم های جدید می آیند. شما اصلا می توانید قبول کنید؟ جواب هیچ کسی را نمی دهند. هر موقع می آیند خیلی راحت و آرام، حالا یک اشتباهاتی شده درست می کنیم. که چی؟ تمام شد فصل. چی را درست می کنید؟ من یک روز سوار هواپیما شدم، مهماندار هواپیما فهمید با آدم هایی که داخل هواپیما بودند. من با خانواده ام بودم. خلبان من را صدا کرد و من رفتم جلو و از من یک سوال کرد. گفت آقای دادکان چرا ما به مکزیک و پرتغال باختیم؟ من هم دیدم خلبان است، فوتبال را هم دوست دارد، اطلاعاتش هم خوب است. گفتم جواب این سوال شما را بعدش می دهم. یک سوال از شما می کنم و بعد جواب بده. خدا شاهده به روح مادرم. گفت بپرس آقای دادکان، گفتم شما چرا یک روز سر ساعت نمی پری؟ الان داری ما را با همه فامیل می بری به مالزی، ۴ ساعت و نیم تاخیر کردی، هر موقع شما سر ساعت پریدید، ما هم می رویم و پرتغال را می بریم. همه آدم هایی که می آورند باید به وزارت بخورد، عین خودشان هستند. بی هنر و بدون دوراندیشی و بدون بلد بودن کار. شما فکر می کنی می روند کی را می آورند؟ خدا شاهده بین خودشون انتخاب می کنند. به آقای خلبان گفتم شما هر موقع سر ساعت پریدی، شما مطمئن باش که ما مکزیک را می بریم. پروازی که سر ساعت می پرد، لوفتانزاست، تیمش هم می شود آلمان، ماشینش هم می شود آن. مال ما هم باید ماشینمان پراید باشد و پیکان باشد. آدم هایش هم باید من باشم و اینهایی که در وزارت ورزش و جوانان هستند. می روند چه کسی را پیدا می کنند؟ مثل خودشان. شما فکر می کنید آدم های قوی تر از خودشان را می آورند؟ بگه بیاید بایستد و بچرخاند. به ولله اینها نیست. می خواهند بمانند به هر شرایطی شده. پرسپولیس و استقلال و اصلا ببینید فوتبال کشور به کجاست؟ متاسفم که هیچ کس حرف نمی زند. متاسفم. ما ۱۵ ام دنیا بودیم ما را می کوبیدند. به ولله ۱۵ ام دنیا شدیم ما. که رئیس جمهور وقت، رئیس دولت اصلاحات، رفته بود اروپا که حالا ایتالیا بود آلمان بود کجا بود، برگشت آمد ایران، من را صدا کرد رفتم خدمت ایشان گفت آقای دادکان، صدراعظم آلمان من را دید گفت ایران پانزدهم است آلمان هفدهم. من فهمیدم تازه فوتبال چقدر پیشرفت کرده که صدراعظم آلمان از بالا بودن ما چقدر ناراحت است. حالا کی ناراحت است؟ حالا من این سوال را می کنم، کی ناراحت است؟ همه با خنده از کنار هم می گذرند. شما ببین هر روز راجع به سرمربی تیم ملی چه چیزهایی گفته می شود؟

 

* آقای دکتر، حالا ورزش و مشکلاتش که زیاد هستند. یک نمونه اش سر پاداش های قهرمانی تیم ملی کشتی آزاد در جام جهانی آمریکا که جالب است خود فدراسیون کشتی با وزارت ورزش توافق کرده اگر در جام جهانی آن هم در خاک آمریکا قهرمان شود پاداش نمی خواهد. از مشکلات ورزش بگذاریم. خود این فوتبال اینقدر مشکل و معضل دارد که آدم تعجب می کند از سکوت مجمع فدراسیون فوتبال. سکوت جامعه فوتبال و اتفاقاتی که دارد می افتد. مثلا دیروز داشتیم با آقای درودگر مدیرعامل کنونی نساجی و آقای پهلوان دبیرکل شما در فدراسیون صحبت می کردیم، می گفتند در دوره ریاست شما در فدراسیون، حقوق داوران لیگ برتر، لیگ یک، لیگ دو و فوتسال، ماه به ماه پرداخت می شده، درست است؟

– بله.

 

* الان سه سال است داوران پول نگرفته اند، خب این داور معلوم است به سمت کارهای خلاف برود، پرچم بفروشد، سوت بفروشد، آفساید بفروشد، پنالتی بفروشد، چرا حالا پول داوران را نمی دهند عجیب است… پولش کجا هزینه می شود؟

– من از شما می پرسم، چرا کسی نمی رود بپرسد و بنویسد؟ این واقعا برای جامعه مطبوعاتی شرم ندارد؟

 

* جامعه مطبوعاتی می رود و می نویسد، اما فایده ای ندارد…

– واقعا فدراسیون فوتبال پول داوران را ندارد بدهد؟ ندارد بدهد خب برود.

 

* وقتی پول نمی دهند، پس نباید توقع داشته باشند، داوران پاک سوت بزنند…

– نشدنی است. مگر می شود؟ وقتی خود داور می فهمد بالادستی اش هست، مگر می تواند خودش نباشد؟ بله هست، از من بپرسید به شما بگویم.

 

* شما چطور پول داوران را سر وقت می دادید؟

– شما بگو یک روز ما از فدراسیون رفتیم به جایی یک قران بدهکار باشیم. کی آمد بنویسد؟ کی آمد بگوید؟ به ولله یک ریال هم بدهکار نبودیم.

 

* به آژانس هواپیمایی یک قران بدهکار نبودید؟

– یک ریال هم بدهکار نبودیم.

 

* ظاهرا چند میلیاردی بدهی دارد فدراسیون فوتبال به آژانس هواپیمایی.

 

– – –

(محمد دادکان از جایش بلند می شود و به سمت تلفن دفترش می رود و به دفتر آژانس هواپیمایی سهند زارع زنگ می زند)

* دادکان: الو، سلام، دادکانم، حال شما خوبه؟ داود جان شمایی؟ گوشی را محبت می کنی بدهی به زارع؟

(آژانس سهند زارع گوشی را برمی دارد)

 

* دادکان: الو، آقای زارع، قربونت، من صدایت را روی اسپیکر گذاشته ام و دوست دارم که آنطوری که خودم نسبت به شما هستم همان را بگویم. اینجا صدایت دارد ضبط می شود، جان آن پدرت اگر غیر این است بگو، ما با شما در فدراسیون فوتبال، یک ریال از ما طلبکار بودی وقتی ما می خواستیم از فدراسیون برویم؟

– زارع: نه اصلا.

 

* دادکان: حساب شما را در کجا تسویه کردم؟

– زارع: در فرودگاه فرانکفورت.

 

* دادکان: آمدی در آلمان پولت را قبل از جام جهانی دادم.

– زارع: در فرودگاه فرانکفورت خدا بچه های شما را نگه دارد، پول ما را دادید.

 

* دادکان: پول شما را پس دادم یک گروهی دارند ضبط می کنند، الان چقدر طلب داری؟

– زارع: خیلی.

 

* دادکان: خیلی یعنی چقدر؟ تو را به خدا جان پدرت بگو.

– زارع: بالای یک میلیارد تومان.

 

* دادکان: از شما یک صد تومانی می خواستی؟

– زارع: نه دیگه شما گفتی بیا آلمان پولت را بدهیم.

 

* دادکان: گفتم بیا آلمان پولت را بگیر، قربونت زارع جان.

– – –

حالا کاری ندارد، همین جا را شما بروید بپرسید ببینید ما یک یک ریالی بدهکاریم؟ هر جا که من کار کردم. بگویند یک ریال، آمد در آلمان خداشاهده، گفتم اگر تیم ما برد تهران می دهم اگر باخت دیگر پاداش نمی دهم همین جا پولت را بگیر.

 

* شما با مربی هایی که کار می کردید، قرارداد می بستید اول یا اینکه مثلا می گذاشتید یک مدت بگذرد بعد قرارداد می بستید الان مربیان تیم ملی امید شش ماه است قرارداد ندارند، مربیان تیم های نوجوانان و جوانان الان قرارداد ندارند…

– شما بروید بپرسید، چرا نمی خواهید یک کسی بیاید و واقعیت ها را بنویسد؟ الان از پیش من رفتید بروید پیش آقای فرکی، پیش برانکو، پیش آقای سجادی، پیش آقای مایلی کهن، پیش آقای علی دوستی مهر، حمید علیدوستی، اینهایی که مربی ما بودند. بگو شما یک ریال از ما طلب داشتی؟ همه تسویه بودند. الان هتل آزادی، هتل استقلال، بپرسید زمان آقای دادکان، اوضاع چطور بود…

 

* هتل المپیک یک زمانی به خاطر بدحسابی به تیم های ملی در چند سال گذشته جا نمی داد…

– الان تیم های دانشگاه آزاد می روند، سریع جا می دهند، می گویند آقای دادکان، هر حرفی بزند همان است.

 

* این شیوه مدیریت چه فرقی کرده که آن موقع درآمد هست الان نیست؟ یا هست و عنوان می شود که نیست؟

– این دیگر بستگی به آدم ها و ذوق و هنرشان دارد که چطور دربیاری و چطور هزینه کنی. دخل و خرجت را بدانی. الان مگر تیم های ملی نوجوانان و جوانانمان این همه سفر نرفت؟ شما از علی دوستی مهر سوال کن، گفت آقای دادکان مشکل تیم ما چه بود؟ گفتم مشکل این بود که تیم شما این همه سفر رفت. همه بازیکنان اشباع شده بودند.

 

* تیم ملی جوانان دوره قبل که در میانمار اوت شد را می گویید؟

– آره به خدا، دوستی مهر هم گفت آره به خدا آقای دادکان، گفتم زمان ما شما می آمدی ۵ تا سفرمی خواستی من یکی می بردم. الان اصلا فدراسیون دقت نمی کند. هر چه سفر جور می شود می گویند آقا بروید. شما بچه ای که ۱۶-۱۷ ساله است را می بری آلمان. که چی؟ بعد از آلمان می بری بازی های آسیایی میانمار، در آلمان سیر می شود، که چی؟ کی کارشناسی کرد؟

 

* اینجاست که می گویند باید در مدیریت ورزشی، تخصص هم وجود داشته باشد…

– اینها دیگر به درد نمی خورد. باید نگاه کنی ببینی مدیریت چه کسی را دارد.

 

* آقای دادکان با این ناکارآمدی در فدراسیون، چرا مجمع فدراسیون پویا نیست؟ سکوت کرده؟ اساسنامه اشکال دارد؟ اعضای مجمع اشکال دارد؟ الان وزارت ورزش دارد یک اساسنامه مشترک می دهد به فدراسیون ها، می گویند بندهای عجیب و غریب هم دارد…

– خوب سوالی کردی، شما ببینید، چرا هیچکدام از روسای فدراسیون ها صدایشان درنمی آید؟ مگر اساسنامه را باید وزارت ورزش بنویسد؟ مگر مربی را می خواهند انتخاب کنند، وزارت ورزش باید کارشناسی کند؟ تو را به پیغمبر همه اینها را بنویسید، این به قهقرا رفتن است. شما فرض کنید حالا من رئیس فدراسیون بودم. از شما سوال می کنم. من می گفتم سرمربی کیه، آقای خادم، آقای سجادی، آقای گودرزی، شما بیا اعلام نظر کنید؟

 

* الان مربی تیم ملی بسکتبال را وزارت ورزش تایید کرده…

– بله، چرا؟ چون می خواهند کار را کوچک کنند و آدم های کوچک را بیاورند. اگر رئیس یک فدراسیونی الان این کار را می کند، شما بدان برای بقای ورزش کار نمی کند، برای بقای خودش این کار را می کند. وقتی دارند توی اساسنامه ها دست می برند، همین را بنویس که من می گویم. آقای رئیس فدراسیون، کلاهت رو بگذار بالاتر، که بیایند همه چی را از تو بگیرند که تو رئیس باشی؟

 

* خبر دارید که می گویند در یکی از بندهای اساسنامه مشترک و در برخی مجامع فدراسیون ها، رای وزیر به جای یک رای، دو رای حساب می شود، خیلی عجیب است، رئیس جمهور و بالاترین مقام کشور در هر انتخاباتی یک رای دارد، وزیر ورزش دو رای دارد، البته ظاهرا در پیش نویس آمده است. در ورزش های غیر المپیکی هم ظاهرا وزیر ورزش در عزل و نصب روسای فدراسیون ها نقش دارد…

– این را من نمی دانم و بی اطلاعم اما در حالت کلی می خواهم بگویم که دخالت هایی که می کنند تمام فدراسیون ها باید بدانند این یک روش منسوخ شده و عصر حجری است.

 

* فکر کنم قبل از انقلاب یک چنین اساسنامه هایی در ورزش داشته ایم. درست است؟

– بله اینها را دیگر الان نمی پسندند. اگر شما قبول نداری کسی را، نگذار کسی رئیس فدراسیون شود اما اگر کسی در مجمع رای آورد و رئیس فدراسیون شد، پس آدم کارشناسی است. کارشناس نباشد، هم سطح خودت است. شما آن روزی که یک نفر می خواهد انتخاب شود، نباید بگویی دبیرت را من می گذارم، نایب رئیست را من می گذارم. سرمربی خواستی انتخاب کنی باید بیایی توی کمیته ما، مگر شماها اظهر من الشمس هستید؟ شما اول ثابت کنید خودتان این کاره هستید، بعد بیایید کار را در دست بگیرید، من هم موافقم. شما ثابت کن متخصصی، ثابت کن می توانی سرمربی تیم ملی را انتخاب کنی، بیا انتخاب کن. ولی واقعا جای تاسف است برای آن فدراسیون هایی که برای اینکه در آن پست بمانند همه شان سکوت کرده اند.

 

* این تدوین اساسنامه مشترک تحمیل است؟

– نه تحمیل نیست، ذلت است. تن به این ذلت می دهند که بمانند. آقای رئیس فدراسیون، ۴۰ رئیس فدراسیون هستید، یکی از شما بگویید این اساسنامه را قبول ندارید.

 

* یک نفر هم نگفته…

– هیچ کس هم نمی گوید.

 

* حالا تکلیف فوتبال و کشتی و قایقرانی که با مجامع جهانی ارتباط دارند چیست؟ یک وقت تعلیق نشوند…

– الان مگر نایب رئیس اول و نایب رئیس سوم در بخش بانوان و دبیرکل را در فدراسیون فوتبال نگذاشتند؟

 

* تازه می گویند خلاف اساسنامه بوده برداشتن این افراد و حتی گذاشتن جایگزین هایشان…

– برداشتننشان را وزارت انجام داده است. ولی کار را چه کسی انجام داده است؟ فدراسیون فوتبال. دیگر مجمع بین المللی نمی آید که دخالت کند. تحمیلی از طرف آنها بوده، سفت از طرف من بنویس، آقای کفاشیان هم به این خواری تن در داد و قبول کرد که در فدراسیون این همه دخالت کنند.

 

* تا خودش بماند…

– بله برای اینکه خودش بماند. پس برای من؟ برای مردم؟ برای ملت؟ برای آبرو؟ به خدا هیچکدام. فقط برای اینکه بمانند. اگر نه می شود که یک نایب رئیسی که برای تو تلاش کرد که تو رای بیاوری و رئیس شوی را آنطور کنار بگذاری؟

 

* سیدمحمد هادی آیت اللهی، برای کفاشیان ۴۰ رای جمع کرد، با شما هم دوست بود؟

– نه، می شناسمش به عنوان رئیس هیات اما هیچ موقع دوست نبودیم.

 

* یک بار مصاحبه کرده بود و گفته بود در رئیس شدن صفایی فراهانی و شما و کفاشیان نقش مهمی داشته ام و هیات ها را به خط می کردم…

– یک بخشی اش را راست می گوید اما اگرخودش هنر داشت خودش رئیس می شد، برای کسی رای جمع نمی کرد. در وجود خودش نمی دیده.

 

* همین آقای مهدی محمد نبی هم خیلی در رئیس شدن دوباره کفاشیان نقش داشت اما کنارش گذاشت…

– بله، البته اینها خودشان شرایط احراز را ندارند، می گویند حالا من بروم یک کاری کنم و به یکی دیگر رای بدهم و کاری کنم که او هم من را بیاورد. شما نایب رئیسی که تلاش کرد شما رای بیاوری گذاشتی کنار و نایب رئیسی که خودت نمی خواستی آوردی، بعد هم می گویی استقلال فدراسیون؟ دبیر فدراسیون را شما آوردی؟ نایب رئیس خانم ها را شما آوردی؟ الان هم همه اینهایی که راجع به آقای کی روش می گویند سفت از طرف من بنویس، همه دروغ است. جنگ زرگری بین وزارت و فدراسیون است. هیچ کدامشان کی روش را نمی خواهند. به ولله کی روش را نمی خواهند. دیگه بالاتر از ولله هست؟

 

* شما بندهای قرارداد کی روش را دیدید؟

– شنیدم و همان هایی بود که نوشت شده بود.

 

* خوب تنظیم شده بود؟

– نه.

 

* بعضی منتقدان می گویند ترکمن چای بود، شما موافقید؟

– اصلا همچنین چیزی توی قراردادها نیست. ولی چرا؟ ضعف من باعث می شود همه امتیازها را بدهم.

 

* الان مالیات کی روش هم محل بحث است. خیلی بیشتر از آن چیزی است رسانه ها می گویند. جرات نمی کنند رقمش را اعلام کنند. مالیات برانکو در تیم ملی را هم شما می دادید؟

– بله فدراسیون فوتبال می داد. البته می توانی قبول نکنی، در تعهداتت است، می بندی مالیات را من می دهم یا نمی دهم.

 

* می گویند اداره مالیات گفته قانونی هست ارگان هایی مثل فدراسیون یا باشگاه ها مالیات مربی ها را ندهند و خود مربی ها باید پرداخت کنند…

– خب قرارداد اینطور بوده که فدراسیون قرارداد آقای کی روش را پرداخت کرده است. یا چک بین راهی داد. مهم این است که مالیات پرداخت شود. حالا مسئولیتش را یکی می پذیرد.

 

* شما با حضور آقای کی روش موافقید؟ البته اگر کی روش را پکیج ببینیم، در بخش فنی و مدیریتی که البته انتقاد وزارت بیشتر به بخش مدیریتی کی روش است یا مسایلی که اسدی دبیرکل فدراسیون به کی روش گفته که سرپرست تیم ملی را باید فدراسیون بگذارد یا چه کسانی اطراف تیم ملی باشند را باید فدراسیون تعیین کند و مترجم باشد یا نباشد، مشاورهای کی روش باید بروند، اینها درست است؟

– اینکه سرپرست بگذارند حق فدراسیون است حق وزارت ورزش نیست. حق فدراسیون فوتبال است اما شما از دبیر فدراسیون این سوال را بپرسید اینی که می گویی حق ماست، حق فدراسیون این بوده که شما از وزارت تحمیل بشوید؟ این را هم بگویید، چه اشکالی دارد؟ اما من حرف حقیقت را می پذیرم. حق فدراسیون است که سرپرست بگذارد. ولی حق فدراسیون نیست کمک مربی بگذارد، می تواند پیشنهاد بدهد. سرمربی است که باید انتخاب کند.

 

* شما در کل موافق هستید با حضور آقای کی روش؟

– فنی با حضور کی روش موافقم.

 

* با اینکه منتقدانش می گویند در جام ملت ها و جام جهانی نتیجه نگرفته ایم؟

– نتیجه نگرفته ایم در جام ملت ها و جام جهانی. دوره ما در جام جهانی آلمان ما ۲۵ ام شدیم منفور شدیم من و برانکو، الان ۲۸ ام شدند، آن وقت شدند سپاه ملی. آن محیط جو است که درست می کنند. من می خواهم این سوال را بپرسم. کی روش فوتبال را بلد است اما اختیاراتش این نیست. من همیشه گفته ام. آن موقع که همه ایران دنبال این بودند که کی روش را بردارند من گفتم بماند. شما مصاحبه من را بخوان.

 

* بعد از لبنان در مقدماتی جام جهانی؟

– زنگ زدم به آقای کفاشیان، داره ضبط می شه شما برو از خودش بپرس.

 

* البته خودش هم تایید کرده بود همان زمان…

– گفتم به کفاشیان گول نخوری کی روش را برداری، این فشارها همیشه هست، پایش وایستا. و وایساد و موفق شد. کی روش خدایی کار بلد است. نظم و دیسیپلین را نه با کلانتری، نه با زور، نه بار جنگ، به تیم داده است.
 

با یک بشکن پرسپولیس را می چرخانم/ به والله فدراسیون و وزارت کی?روش را نمی?خواهند

* شما خودتان از کسانی بودید که بازیکن سالاری مبارزه کردید، فکر کنم کی روش یک دوجین بازیکن را از تیم به خاطر همین مساله کنار گذاشت…

– خدایی اش این کارش درست بود. ولی اختیاراتش خارج از مسایل فنی است. مثلا همین که کی روش بگوید سرپرستش کی باشد، یا بازی تدارکاتی جور کند، چون باید پیشنهاد بدهد تا فدراسیون قبول کند. اما اینقدر ما کند ذهن هستیم و فشل عمل کردیم که ایشان فهمیده است شتر را دم کدام خانه بخواباند. همه امتیازات را هم گرفته است ولی حالا وزارت ورزش آمده است که این امتیازات را بگیرد. اصلا به وزارت ورزش ارتباط ندارد. از اختیارات وزارت ورزش نیست. به ولله نه وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال کی روش را نمی خواهند و دارند با مردم بازی می کنند و جرات این را ندارند که بگویند کی روش برود.

 

* کی روش به نظر شما می رود یا می ماند؟

– به نظر من با شرایطی که هست نباید بماند. برای کی بماند؟ نه وزارت ورزش می خواهدش نه فدراسیون فوتبال، یک موقع برای من تیتر زدند قبل از جام جهانی، دوست دارم بروید و در بیاورید. تیتر زدند که تیم ملی باید با مربی ایرانی به جام جهانی برود. دو تا از مربی ها به رئیس جمهور نامه نوشته بودند که تیم دارد بدون مربی ایرانی به جام جهانی می رود. من هم در روزنامه جواب دادم مربی ایرانی سه چهار نفر روی نیمکت است. فرکی سجادی و شاهرخی. ولی تا من هستم برانکو هم هست. بروید تیتر را بخوانید و وایسادم. شما فدراسیون فوتبال نمی خواهی کی روش را؟ قشنگ صدایش کن، تمام کن برود پی کارش. این بازی ها چیه با وزارت ورزش درست کردی؟

 

* کی روش را ممنوع الخروج هم کردند…

– اصلا این بازیها یعنی چه؟چرا این همه باعث می شوی ایران در دنیا کوچک شود؟ چرا؟ قشنگ کی روش در اتاق، آقا ما شما را نمی خواهیم. خداحافظ.چند وقت است می گویی ما می خواهیم، هیات رئیسه نمی خواهد می خواهد، وزارت می خواهد وزارت نمی خواهد، دارم به شما می گویم ولله نه وزارت ورزش و نه فدراسیون فوتبال کی روش را نمی خواهند. حالا کی روش چطور می خواهد بماند؟

 

* مردم چون می خواهند…

– به خاطر مردم است و مردم می خواهند ولی در چارچوب با کی روش قرارداد بسته نشد.

 

* سر پیراهن تیم ملی هم دعوا بود. دوره شما با پوما قرارداد داشتید، کیفیتش هم خوب بود…

– کیفیت بد باشه، به کی روش چه ارتباطی دارد؟ ولی شما ببین چه اختیاراتی به کی روش داده اند که راجع به پیراهن و کیف و ساک و همه چیز ایراد می گیرد، چرا؟ ضعف از فدراسیون است که این، این کارها را می کند. وقتی این کار را کرد و گفت نمی پوشم صبح باید بگی ۱۰ درصد قراردادت کم شد. برو شکایت کن. عین مصاحبه اش را نشان بده. ایشان که نمی تواند این حرف را بزند. ولی دندان های ما را شمرده است. یکی از مربی ها یک مصاحبه ای کرده بود، آقای اصغر شرفی، گفته بود دلم می خواست کی روش می خورد به دادکان. خودش هم مربی تیم ملی بوده، یعنی من دعوایی ام؟ یعنی من خدای نکرده می رفتم یقه کی روش را می گرفتم؟ نه، آن چیزی که امضا می کردم به آن پایبند بودم و آن چیزی که او امضا کرده است وادارش می کردم به آن پایبند باشد. متاسفانه نیست و آن وقت چطور دم از این می زنیم که دارم کار را می برم جلو و کرسی می گیرم. همه این کرسی ها را ما داشته ایم. در فیفا و ای اف سی و کمیته اجرایی بودیم و همه اینها مال ایران بوده و همه را از دست داده ایم و داریم نایب رئیسی کجا را می گیریم؟ غرب آسیا تبدیل شد به آسیای میانه، ۵ سال آقای حسن غفاری  بوده، کفاشیان می خواهد برود جای حسن غفاری. چرا هیچ کس نمی نویسد؟ شما هم شاید ندانید، ۵ سال نایب رئیس غرب آسیا آقای حسن غفاری بوده، ما معرفی کرده ایم. از زمان آقای صفایی بود و زمان ما هم ما معرفی کردیم. بعد می خواهیم تازه برویم آن را بگیریم، بعد می گوییم نایب رئیسی را می خواهیم بگیریم. بابا ما اینها را داشتیم. هیچ کس هم نمی نویسد.

 

* البته برای گرفتن این کرسی رقیبی هم ندارد…

– ۴ تا نایب رئیس داشت ای اف سی که شد ۵ تا. آسیای میانه اضافه شد. یعنی ما نایب رئیسی غرب آسیا را داشتیم. حالا دارد تبدیل می شود به آسیای میانه. مال ما بوده و در اختیار حسن غفاری بوده. سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶. بعد آقای غفاری را از غرب آسیا برداشتند و رفتند آسیای میانه را درست کردند. در آسیای میانه الان می خواهند نایب رئیسی اش را به ما بدهند.

 

* مهم نیست یعنی؟

– هیچی، نه، ما بودیم. ما کرسی کمیته اجرایی را از دست دادیم. ما در کمیته اجرایی اجرایی عضو بودیم. زمان خود من، زمان آقای صفایی فراهانی. ما آن را از دست دادیم که نایب رئیسی آسیای میانه را بگیریم؟ چرا پشتش نمی گوییم نایب رئیسی آسیای میانه؟ می گوییم نایب رئیسی ای اف سی.

 

* از این پست نایب رئیسی ای اف سی می شود استفاده کرد؟

– از تنها پستی که می شود استفاده کرد، فقط کرسی کمیته اجرایی ای اف سی است.

 

* سوال درباره برانکو ایووانکویچ می خواهیم بپرسیم. این قضیه که برانکو در برنامه ۹۰ گفت که توافقی از فدراسیون جدا شده است صحت دارد؟

– صحت دارد، چرا باید خلاف بگوید، برانکو آدم با شخصیتی است و خوبی اش این است که اینجا زیاد نماند و رفت. اگر زیاد می ماند یک چیزهایی را یاد می گرفت. برانکو ۳۷-۳۸ روز از قراردادش مانده بود که من به او گفتم ایران نیاید و برود. بیاید ایران که برایش جو درست کنند؟

 

* توی ۹۰ هم گفت که در رختکن تیم ملی کاغذی به برانکو داده اند که امضا کند…

– آقای فردوسی پور بود که به برانکو گفت آقای دادکان از شما نامه ای داد گرفت که برانکو گفت قبلش من توافق کردم.

 

* در ماجرای قرارداد برانکو که می گفتند نامه بدون سربرگ را شما امضا کرده اید درست است؟

– نه اصلا، اینها همه اش حرف است. آقای برانکو ۳۷-۳۸ روز از قراردادش مانده بود که من گفتم برود و نوشتم آزاد است که برود.

 

* پاداشش را کامل گرفت؟

– پاداش که تیم رفته جام جهانی و باید به او می دادند و این در همه دنیاست.

 

* برانکو پس از کنارگذاشتن شما، پاداش را نگرفت و مجبور به شکایت از فدراسیون شد و البته فدراسیون را هم محکوم کرد…

– باید پاداش می دادیم به برانکو. مگر به کی روش ندادند؟ از پول فیفاست مال ایران نیست. فیفا هر تیمی که در جام جهانی شرکت کند ۷ میلیون فرانک سوئیس می گیرد. از آن پول ۱۰ درصدش مال سرمربی است که می شود ۷۰۰ هزار فرانک.

 

* برانکو برای آمدن به پرسپولیس با شما مشورت نکرد؟

– نه، برانکو خودش یکی مربی سرشناس و حاذق و کاربلد است و تشخیص داده که بیاید.

 

* اگر مشورت می کرد منصرفش نمی کردید؟

– اگر از من می پرسید می گفتم با تعمق بیشتری بیاید. باشگاهی که متولی اش وزارت ورزش است و نمی داند چی به چی است و هفت مدیرعامل را عوض کرده است، دو مدیرعامل همزمان داردو هیات مدیره هر روز عوض می شود، با این وزارت ورزش و تصمیمات سر به هوایی که می گیرد، مگر می شود کار کرد؟ اگر برانکو از من می پرسید می گفتم آقای برانکو خیلی شرایط سختی دارد. حالا که دیگه خودت می دونی و این تصمیمات دارد در وزارت ورزش و جوانان گرفته می شود بدون کارشناسی. بدشان را نمی گویم. نمی دانند ولی شهرتش آمده در روح و جسم و وجودشان و دوست ندارند رها کنند.

 

* دوباره بحث پرسپولیس شد، استقلال و پرسپولیس ویترین وزارت ورزش و جوانان هستند، چرا نمی خواهند این ویترین خوشگل باشد؟

– می خواهند، اما نمی توانند، چرا قبول نمی کنید؟ ویترینش کسی دلش نمی خواهد خوشگل باشد؟ دوست دارند، اما نمی دانند خداشاهده، نمی خواهند از کسی استفاده کنند. اینقدر (نوک انگشتش را نشان می دهد) می دانند با همین اینقدر می خواهند کار را بچرخانند. اگر کاربلد بودند که اینطور می شد. هی هم می گویند ما از خیلی ها راهکار خواستیم. راهکار ندادند. راهکار این است که شماها بروید. دیگه راهکار بهتر از این؟ هیچ کس مثل من از این شفاف تر میگه؟

 

* اگر به شما پیشنهاد بدهند دوباره به فدراسیون فوتبال برگردید، برمی گردید؟

– می گویند که تا یار که را خواهد و میلش به که باشد. اینها همه مثل هم هستند.

 

* در هشت سال گذشته، سالی دو بار خبر می آمد که ممکن است شما به فدراسیون فوتبال برگردید، پس از پایان دوره علی آبادی و حضور سعیدلو مطرح شد، بعد دوره عباسی و بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۹۲، راستی شما قرار بود با علی آبادی مراسم آشتی کنان داشته باشید؟

– من با ایشان قهر نیستم. من ایشان را اصلا در ورزش قبول ندارم برم آشتی چه بکنم؟ ایشان اعتباری در ورزش ندارد. خیلی تلاش شد که با ایشان حرف بزنیم. خدایی اش هم قهر نیستیم. من گفتم ایشان مال این کار نیست. من گفتم شما برای چی کسی که نمی داند چی به چی است را می گذارید جایی که این همه افکار عمومی و جوانان اینجاست؟ آخر سر چی شد؟ من یک شعر برایش از سوئیس خواندم تلویزیون هم به من گفت تند بوده، گفتم "دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست، کف اگر بر روی آب است، کف دریا در بود". من گفتم شما کف روی آبی و میری. ما خاک این ورزش را خورده ایم می مانیم. چی شد؟ رفتند. ولی مزه اش زیر دندانش است. الان بهش بگویید کجا دوست داری بروی؟ همه می گویند دوباره ورزش. چرا قبل از آن کسی عکس سه در چهار از اینها نمی انداخت. حالا آمدند و مزه اش رفت زیر دندانشون. آنهایی که مدیرعامل شدند چرا نمی روند؟ هر روز درباره پرسپولیس و استقلال حرف می زنند. آقا رفتی برو دیگر. شما که مال ورزش نیستی آوردنت. برو. نمی ره. خرج می کنه که دوباره برگرده.

 

* سازمان تربیت بدنی تبدیل به وزارت ورزش و جوانان شد، ورزش ضرر کرد؟

– بله، چون جوانان اومد کنارش ورزش ایران ضرر کرد. بخش جوانان هم سوخت، الان چه کاری برای جوانان در حال انجام است؟ چرا کسی راجع به مسایل جوانان از وزیر چیزی نمی پرسد؟ همه اش راجع به ورزش است و بخش جوانانش سوخت.

 

* در ۷-۸ سال گذشته چرا شما تمایلی به بازگشت نشان ندادید آقای دادکان؟ در همه دوران ها پس از علی آبادی اسم شما را مطرح می کنند…

– ما جاده صاف کن هستیم. ما را مطرح می کنند آن می آید. الان هم یکی از نزدیکان رئیس جمهور با من تماس داشتند همین را گفتم. اسم من مطرح می شود و کس دیگری می آید. خدا شاهده این را گفتم. مصاحبه را که بخواند خودش می داند چه کسی را گفتم. شما هم نمی خواهید. برداشتن اینها چه کار دارد؟ فوتبال درست کردن چه کار دارد؟ ۲۵ تا بازیکن و سرپرست و مربی پرسپولیس، گفتم من با یک بشکن می چرخونمش. ۲۵ تا آدم. به خدا بیشتره؟ ۲۵ تا آدم و چند مربی و سرپرست، با یک بشکن می چرخد. ولی نمی خواهند. کار را ببینید به چه کسانی می دهند!

 

* اشکال کار از وزارت ورزش است یا دولت؟

– اشکال اول از همه از دولت است که چنین آدم هایی می گذارد که کار را بلد نیستند. مگر هر تحصیلکرده ورزشی می تواند مدیر هم باشد؟ هر قهرمانی می تواند مدیر هم باشد؟ نه آقا جان نیست، قبول کنید، چه اشکالی داره؟

 

* آقای دادکان قبول دارید مدیر ورزشی کم داریم؟

– نگذاشتیم درست شود. من در یک برنامه تلویزیونی گفتم، مملکتی که گاز دارد نفت دارد، طلا دارد، ثروت دارد، سنگ دارد، ۳۷ سال است یک مدیر ورزشی تولید نکرده، سوئیس با ساعت و چاقو و کردیت بانکی، دنیا را دارد می چرخاند. چرا؟ چون مدیر تولید کرده. ما کی را آوردیم؟ اگر کسی هم کار بلد بوده نشانده ایمش توی خانه، به پیغمبر، میگه فکر نکنید جامعه ای را فساد برداشته،  فکر می کنی جامعه ای را فساد برداشته، تصور بر این است که جامعه را فاسدها برداشته، اما نه، سکوت آدم های خوب است. اجازه نمی دهیم حرف بزند. آدم های خوب را اجازه نمی دهیم حرف بزند، فاسدها بیشتر می شود. مگر ما خودمان انتفاد نکردیم؟ برای ما نامه نوشتند که آقای دادکان را بردارید، به وزارت اطلاعات هم من را معرفی کردند.

 

* پس از دوران فدراسیون؟

– نه همین هایی که الان آمده اند سرکار. چی گفتیم؟ الان نامه اش را می دهم ببینید. هم نامه را دادند به وزارت اطلاعات و هم به رئیس دانشگاه آزاد گفتند که من دیگر در این پست نباشم. چرا؟ من به دولت توهین کردم؟ من گفتم آدم های ضعیف آمده اند سر کار، مهندسی می کنند برای انتخابات. توی فدراسیون ها دارند دست می برند. نظرات غیر کارشناسی را اعمال می کنند. برای اینکه خودشان بمانند نه بقای ورزش. شما ببین دستی که در اساسنامه می برند، یک نفر در این دولت نیست، یک کارشناس نیست که بیاید و بگوید این کار درست است یا نه؟ نیست، چرا؟ همه خواب هستند، نه خواب واقعی. خودشان را به خواب زده اند. یک مسئول در دولت نیست که بیاید و بگوید این تغییرات اساسنامه به ضرر ورزش است. شما می آیی و می گویی که مربی ات رو من انتخاب کنم، در گروه کارشناسی ات من بیام. دبیرت را من بگذارم. نایب رئیست را من بگذارم. پس آن رئیس چکاره است؟ خدایی اش با این خلق و خویی که داریم نباید کنار بمانیم؟

 

* این سوال را در اوایل مصاحبه هم پرسیدم. شما ۴ سال و سه ماه سرپرست و رئیس فدراسیون فوتبال بوده اید و مجامعی هم برگزار کرده اید، این اساسنامه فدراسیون فوتبال و مجمعی که برگزار می شود، اعضای مجمع واقعا نخبگان فوتبال هستند؟

– نه، از من می خواهی بپرسی می گویم نه.

 

* شما چرا برای تغییر اساسنامه و ساختارش اقدام نکردید؟

– اساسنامه و تغییرش بخشی اش با رئیس فدراسیون است. مثلا شما نمی توانی به رئیس هیات فوتبال خوزستان بگویی کی را انتخاب کن.

 

* شما اساسنامه را تغییر ندادید؟

– نکردم. اگر تغییر می دادم می شد همین. این اساسنامه بعد از کنار گذاشته شدن من تغییرات در آن انجام شد. بعد هم گفتند که دادکان تغییر نداده بود.

 

* یعنی رئیس وقت سازمان تربیت می خواست بندی باشد که رئیس فدراسیون را خودش عزل و نصب کند؟

– بله و من نکردم. بعد از من آمدند آن گروه کمیته انتقالی اینها را درست کردند و تعداد مجمع را بالای ۷۰ عضو بردند و از ۴۱-۴۲ نفری به هفتاد و چند نفر رساندند. این اتفاقات افتاده، ما نکردیم بعد از ما کردند. کمیته انتقالی، سرپرست فدراسیون آقای کیومرث هاشمی و سازمان تربیت بدنی آقای علی آبادی، برای چی کردند؟ برای پیشرفت فوتبال؟

 

* به نظر شما لزوم بازنگری در اعضای مجمع عمومی فدراسیون فوتبال وجود دارد؟

– حالا به شما یک چیزی می گویم که جایی نگفتم. آقای رئیس جمهور داد اساسنامه را برای من آوردند. به خدا این را اولین بار است دارم می گویم.

 

* آقای احمدی نژاد؟

– بله، آقای دکتر احمدی نژاد، اساسنامه را داد به آقای حبیب کاشانی که پیش من بیاورد و به حبیب کاشانی گفته بود به دادکان بگو ایرادات اساسنامه را بگیرد و بگوید چه ایراداتی دارد و اساسنامه را نگاه کند.

 

* چه سالی؟

– همان زمان که کمیته انتقالی کارش تمام شده بود.

 

* شما را کنار گذاشته بودند و بعد برایتان اساسنامه فرستادند که ایرادهایش را بگیرید؟

– آره خدا شاهده، گفتند نکند گول بخوریم. من یک گروه تشکیل دادم به پیغمبر. ۲۰ روز نشستیم روی این کار کردیم در دفتر شخصی خودم. آنها کار می کردند و وقتی از دانشگاه برمی گشتم شب می آمدم دفتر با این گروه کار می کردم. برای اولین بار است که این را می گویم. نامه دربسته را حبیب کاشانی آورد در دفتر من و داد به من و گفت آقای رئیس جمهور گفته این اساسنامه است که باید دولت تایید کنه، من یک گروه تشکیل دادم آقای نوآموز، آقای پهلوان، آقای شجاعی برهان، آقای سازگارنژاد، دو نفر آدم حقوقی…

 

* هیات رئیسه فدراسیون زمان خودتان؟

– بله با دو نفر حقوقدان. نشستیم بند به بند بررسی کردیم و اونهایی که مورد نظرمان بود را نوشتیم. خدا شاهده همان زمان، سازمان تربیت بدنی جلوی این کار ما را گرفت. یعنی سازمان تربیت بدنی به آقای احمدی نژاد گفته بود چون آقای دادکان این اساسنامه را دیده و نوشته حتما دلش با ما نیست. چی شد؟ ۴۰ نفر شد ۷۰ نفر که چی بشود؟ نوشتنند در این ۷۰ نفر رئیس فدراسیون قبلی که شلاقش رو خورده بیاید و یک رای داشته باشد؟

 

* قبول دارید جای خیلی نخبه های فوتبال در مجمع خالی است؟ امثال علی دایی و خیلی های دیگر…

– شما فکر کردید من کردم؟ بله که خالی است. ما را که گذاشته بودند کنار. خودشان در کمیته انتقالی نوشتند و فرستادند رفت فیفا.

 

* اساسنامه ای که تصحیح کرده اید را دارید هنوز؟

– خط خورده هایم را در دفترم دارم. اساسنامه را آنها داده بودند. ما ندادیم که. ما اصلاحات را نوشتیم و کنار بندها نوشتیم.

 

* اعمال نشد؟

– هیچی اش اعمال نشد. رابط ما هم آقای حبیب کاشانی بود. نباید می گفتم که گفتم. از هر کی پرسیدیم گفتند سازمان تربیت بدنی وقت نگذاشته است.

 

* برای چی با کسانی که شما را برکنار کردند حاضر شدید همکاری کنید؟

– خب باید این را خدایی بگویم که آقای احمدی نژاد حداقل دو بار و شاید سه بار ما نمی خواستیم آقای دادکان برود. حتی در برنامه زنده تلویزیونی که آقای حیدری مجری اش بود به اسم گفت ما نمی خواستیم رئیس فدراسیون را عوض کردیم. آقای علی آبادی کرد، جوابش را هم خودش باید بدهد. دیگر رئیس جمهور نمی آید در پخش زنده واضح بگوید که خدایی گفت. به ما هم نامه داد که آقای دادکان اینها را ببین. پس نشان می دهد که با من غرض نداشته. اگر می توانست برای من نمی فرستاد که فرستاد. چرا فرستاد؟ ما هم اصلاح کردیم که یک دانه اش هم رعایت نشد. به امام حسین هنوز هیچ جا نگفتم. در جمع خصوصی گفته ام اما رسانه ای نکردم.

 
با یک بشکن پرسپولیس را می چرخانم/ به والله فدراسیون و وزارت کی?روش را نمی?خواهند

* آقای دادکان از این ناگفته ها زیاد دارید…

– خیلی، می خواهم بگویم که اگر کسی دلش برای وطنش بسوزد و دور شکمش کم بشود آدم دلش نمی سوزد. می آیید هم می چاپید و هم می خورید و هم دور کمرتان گنده می شود و می روید. هیچ کس هم نمی آید بگوید چی شد؟ همین گزارش کمیسیون اصل نود درباره فساد فوتبال چی شد؟

 

* مثل اینکه تا آخر تا پایان اردیبهشت ماه قرار است گزارششان را بدهند…

– کدام اردیبهشت معلوم نیست که، تا زمان ظهور آقا امام زمان می گویند. آقای رسایی همان شب گفت ظرف دو هفته آینده گزارش می دهد. از ۲۸ آذر ۹۳ تا الان ۴ ماه شده به جای دو هفته. من توی همان برنامه گفتم محال است شما اعلام کنید. بعضی ها می گویند آقای دادکان چطور گفتی هفته هفتم پرسپولیس به هم می ریزد و به هم ریخت. تیتر روزنامه بوده، فکر می کنید من جادوگرم؟ نه، نشان می دهد این کار. شما بروید ببینید من در باره استقلال چه گفتم؟ گفتم پرسپولیس هفته هفتم به هم می ریزد، استقلال بعد از پرسپولیس. حالا استقلال را کی دارد مدیریت می کند؟ امیر قلعه نویی. مدیریت زمین را می گویم. مثل علی دایی که بود نمی گذاشت کسی حرف بزند. شما امیر قلعه نویی را از استقلال بگیر، صبح ببین بازیکنان چه چیزهایی می گویند. دمل درآمده است. حالا امروز و فردا سرباز می کند.

 

* با سندهای دو باشگاه و فدراسیون چه کار کردید که نمی توانند آنها را بفروشند؟حتی علی آبادی می خواست که ساختمان فدراسیون را بفروشد و فدراسیون را به کمپ ببرد؟

– نه نمی خواست فدراسیون را به کمپ ببرد، می خواست فدراسیون را تبدیل کند به یک اتاق تویش یک میز پینگ پنگ بگذارند و هم ورزش کنند و هم کارهای فدراسیون را انجام دهند. این سندها به نام من است که به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال هبه کردم به باشگاه های استقلال، پیروزی و فدراسیون فوتبال و ۹۹ ساله به آنها واگذار کردیم. چه کسی برود بگیرد؟ ایران می باخت شایعه درست می کردند صبح می آمدند می گفتند باشگاه را می خواهیم بگیریم که ذهنیت ها منحرف شود. متاسفم بابت اتفاقی که بعد از بازی عراق افتاد و همان زمان به شبکه خبر زنگ زدم گفتم متاسفم که این خبر دوپینگ بازیکن عراقی را می خوانید. گفت آقای دادکان خبر را دادند، گفتم بایگانی کنید، با عرض معذرت این خبر را بیندازید در سطل آشغال. فقط به خاطر این که به عراق باختیم ذهن ها منحرف شد به این سمت که ساعت ۴ صبح در این باره تصمیم گیری خواهد شد. گفتم مارادونا در جام جهانی دوپینگ کرد تیم آرژانتین محروم نشد چطور این خبر را شما می خوانید؟ فدراسیون چه بازی درست کرد فقط برای این که کسی سراغ بازی عراق نرود.

 

* بازی آقای کفاشیان و نبی و مقدس بود که هضم باخت سریعتر شود.

– چه بازی بود خدا شاهده فدراسیون درست کرد. سریع گفتند فلانی دوپینگ کرده، مردم بیچاره نشستند تا ۳ صبح که امشب خبر اعلام می شود، ۱۰ صبح اعلام کردند، خدا شاهد است به شبکه خبر زنگ زدم گفتم این خبر را نخوانید، دروغه، افکار عمومی را می خواهند به این سمت ببرند. مگر چنین چیزی می شود؟ ۵ نفر هم دوپینگ کنند نمی شود، نتیجه بازی که برنمی گردد، فقط آن ۵ نفر محروم می شوند. تازه این که فقط یک نفر بود. شما یک روزنامه پیدا کن این صحبت را نوشته باشد، همه روی موج سوار شدند که امروز نتیجه بازی اعلام می شود. وقتی که هم اعلام نشد و همان نتیجه قبلی تایید شد دیگر مردم سرد شده بودند، کسی نپرسید چرا باختیم.

 

* یادمان هست زمانی که در فدراسیون بودید اگر در روزنامه ای یک خط خلاف واقع درباره شما یا فدراسیون نوشته می شد خودتان یا روابط عمومی یا نواب رئیس یا دبیرکل وارد می شد و تکذیب می کرد، الان چرا مدیران ورزش این همه علیه شان در سایت ها و روزنامه ها نوشته می شود و ککشان نمی گزد.

– به خاطر این که آن جا را دوست دارند. اگر از آن جا برود مُرده. گذشته از منافع اجتماعی منافع مالی هم هست. کجا برود؟ دری به تخته خورد و "تا یار که را خواهد و میلش به که باشد". دولت آقای روحانی آمد و این ها را گذاشت، کارشناسی شد؟ اولین نفری که معرفی کرد برای وزارت کارشناسی بود؟ دومین نفر کارشناسی بود؟ آقای سلطانی فر، صالحی امیری، سجادی، گودرزی و یکی هم سرپرست، خدایی اش کارشناسی بود؟

 

* با شما هم صحبت شده بود درباره وزارت؟

– بله، واقعا کارشناسی بود؟

 

* شما همیشه در لیست کاندیداها بودید، چرا لحظه آخر چیز دیگری شد؟

– ما هستیم، یکی دیگر انتخاب می شود. ما جاده صاف کنیم!

 

* آقای هاشمی طبا تماس گرفت و از شما حلالیت خواست؟

– بله. من همه چیز را از بچه گی با سند ثابت می کنم. از آقای پهلوان هم می توانید بپرسید. جمله ای به من گفت که نوشتم و می دهم شما هم منتشرش کنید. ایشان گفت دقیقه آخر نظر من را پرسیدند و جواب دادم: "آقای دادکان بهترین فرد برای وزارت است و جربزه اش بیشتر است ولی توی آستین شما نیست." سپس از من پرسیدند آقای دادکان بیاید یا کس دیگر (نامش را نمی آورم) که جواب دادم: "کس دیگر چون دادکان توی آستین شما نیست". (محمد دادکان در دفترچه اش جمله ای که هاشمی طبا گفته بود را ثبت کرده بود و نشان داد) من به آقای هاشمی طبا گفتم شما می توانستید بگویید اگر حرف غیرمنطقی بزنید دادکان نمی پذیرد، توی آستین شما نیست یعنی مقابل شما است. گفت حالا من را حلال کن من این را گفتم. خود او را هم بازی دادند. حتی به من گفت به جدم زهرا (س) راست گفتم، تو  توی آستین کسی هستی؟ گفتم نه، نه نوکری کسی را می کنم، نه دزدی بلدم. نوکری هیچ کسی را نمی کنم به غیر از امام حسین (ع).

 

* آقای هاشمی طبا را هم برای کمیته ملی المپیک بازی دادند…

– بله، خودش را هم بازی دادند. کار که کارشناسی نباشد، همین می شود.

 

* الان اگر پرسپولیس سقوط کند تکلیف چیست؟

– من یک سوال از شما می پرسم. من شاید یک درصد شانس وزارت داشته باشم، از آقای گودرزی سوال کنید شما یک میلیاردم درصد فکر می کردید وزیر ورزش شوید؟ به قرآن اگر دلم بخواهد یک کلمه علیه کسی بگویم. این هایی را که می گویم هیچ کس نمی گوید. ایشان به من زنگ زد و به من تبریک می گفت. بروید با او مصاحبه کنید می گفت آقای دادکان کار شما تمام شد. به دو سه نفر هم گفته که من زنگ زدم و به آقای دادکان گفتم امشب شما به عنوان وزیر اعلام می شوید تبریک می گویم. به والله به روح مادرم دوشنبه بود، به من زنگ زد گفت آقای دادکان تبریک می گویم کار شما تمام شد.

 

* مازیار ناظمی آن زمان یک چیزهایی گفته بود که شما رفته بودید به وزارت، چه اتفاقی افتاد؟

– نه من با آقای شریعتمداری رفتم که سرپرست شد. زنگ زد به من گفت آقای دادکان من دوست دارم معارفه ام با شما باشد، من هم دوستش دارم و می دانم آدم خالصی است با او رفتم به وزارتخانه و ایشان معارفه شد و آقای صالحی امیری تودیع شد. دو ساعتی تنها بودیم و با من راجع به وزارت ورزش مشورت کرد. از آقای شریعتمداری بپرسید.

 

* الان برداشتن کسی که در ورزش مردم پشت او هستند هزینه هایش بیشتر نشده است؟ نمونه آن را زمان برکناری کی روش دیدیم.

– نه! بودند کسانی که مردم پشت سرش بودند مگر برش نداشتند!؟ شما باید ببینی چطور پشتک می زنی، تو را می خواهند یا نه. آن رقاصی هایی که می کنی، بالانسی که می زنی باید مورد پذیرش باشد نه شخصیت و رفتار و منش و کرامت تو. برای دولت چه کار دارد در عرض دو دقیقه فوتبال این مملکت را درست کند. نمی خواهند! به خدا نمی خواهند. چرا؟ می گویند این کسی که الان هست خود ما هر جور بخواهیم با او بازی می کنیم. امروز یک قلم قرمز به او می زنیم، فردا یک قلم آبی.

 

* اگر فشار فیفا نبود شاید آقای کفاشیان را مثل آقای مهرعلی بر می داشتند.

– چه کسی این حرف ها را می زند؟ همه این حرف ها را درست کردند تا آدم ها بترسند. همه شان استعفا بدهند بروند، فیفا چه کار دارد؟ چرا این حرف ها را شما به عنوان یک خبرنگار می زنید؟

 

* مشکل این است که استعفا نمی دهند! ۱۰ رده تیم ملی ناکام می شود و استعفا نمی دهند.

– همین را می گویم دیگر! برای این که آنها دارند قشنگ رنگ مورد نظرشان را بهشان می زنند.

 

* می گوییم اگر فیفا نبود برکنارش می کردند.

– اصلا برکناری لازم ندارد. همینی که می گویم یکی از نزدیکان آقای رئیس جمهور به من زنگ زد گفتم اصلا برکناری نمی خواهد، صدایشان کنید بگویید استعفا بدهند بروند، تمام می شود.

 

* خب چون تا الان استعفا نداده اند مانده اند.

– خود این ها دارند بهره اش را می برند. آدم های خودشان را دارند دانه دانه در فدراسیون می گذارند. برای چه آن طور بگویند استعفا بده؟

 

* مسئله خود رئیس فدراسیون است. اصل کار رئیس فدراسیون فوتبال است…

– چنان کار را از او می قاپند که شما بنشینید و بگویید آقای دادکان کِی گفت. دست راست شما را زده اند، دست چپ شما را هم قطع کرده اند، بعد شمشیر به دستت می دهند، با کجا می خواهی آن را بگیری؟ مجبور می شوی شمشیر را بدهی دست کس دیگری برایت بجنگد. این ها هم دست هایش را زدند تا شمشیر دست کس دیگری باشد.

 

* یعنی نایب رئیس اول و دبیرکلش را برداشتند و آقای اسدی را گذاشتند و در واقع رئیس فدراسیون الان ریاست نمی کند.

– اصلا هیچ موقع ریاست نمی کرد! یعنی این ها را من می دانم، آقای فردوسی پور نمی داند؟ کفاشیان خود او رو هم به بازی می گیرد. خدایی اش این ها را هم بنویسید. یعنی او نمی داند فدراسیونی که نایب رئیسش و دبیرش و نایب رئیس بانوانش را کس دیگری می گذارند و خودش خبر ندارد این رئیس است؟ شما برای چه لازم است او را بردارید؟ خدایی اش خودش شرمنده این مردم نیست؟ که آدم هایش را دارند عوض می کنند و او رئیس است؟

 

* یا مثلا از حراست وزارت ورزش در مذاکره با کی روش آدم گذاشته اند.

– خدایی اش به حراست چه ارتباطی دارد؟ در وزارت ورزش یک آدم کارشناس نیست معرفی کند؟ اصلا حق وزارت ورزش است در جلسه سرمربی آدم بفرستد؟

 

* اگر این اتفاق برای شما می افتاد چه کار می کردید؟

– اصلا نمی گذاشتم بیاید. مگر اینجا خانه خاله است؟ مگر آنها کارشناس اند که آدم بفرستند؟ چرا نمی خواهیم واقعیت ها را بگوییم. یعنی وزیر ورزش آدمی که می فرستد کارشناس است؟

 

* رئیس حراست است!

– نه. خودش را می گویم که نماینده می فرستد کارشناس است؟ واقعا برای رؤسای فدراسیون ها شرم آور نیست که اجازه می دهند اساسنامه تغییر کند، دبیرشان را وزارت ورزش تعیین کند، نایب رئیسشان را تعیین کند، پولشان را بررسی کند و در نهایت هم بگوید اگر سرمربی خارجی می خواهی بیاوری من باید بگویم، داخلی هم بخواهی بیاوری من باید بگویم. اگر کسی بلد باشد عیبی ندارد. آقای کرانچار را از تیم ملی امید حذف کردند، چه کسی رفت پیگیری کند؟ اگر کرانچار بد بود چرا به ایران آمد؟ متاسفانه تلویزیون، رسانه ها می آیند این را می گویند اما هفته بعد نمی روند پیگیری کنند.

 

* مثلا الان آقای کفاشیان می خواهد برای تیم ملی امید تصمیمی بگیرد، پول ندارد و یکی مثل آقای حبیب کاشانی پیدا می شود و می گوید من تمام هزینه ها را می دهم. همین آقای هدایتی می آید کل هزینه های تیم امید را می دهد و تیم با آن همه تجهیزات به عربستان در تهران می بازد. انتخاب آقای خاکپور برای تیم کارشناسی بود و از او گزینه بهتری نداشتیم؟

– من اصلا به بحث فنی اش کاری ندارم، این همه آدم آمدند تیم امید را بچرخانند، ۲۰۰ نفر برایشان به ورزشگاه نرفت. بازی با عربستان که دیگر افغانی ها نبودند اما ۲۰۰ نفر تماشاگر نرفت. این ها را شما که کارشناس هستید، شما که خبرنگار هستید نباید تحلیل کنید؟ من اگر خبرنگار می شدم وقتی یک مربی می آمد عوام فریبی می کرد و می گفت "مردم" و "وطنم" ، می پرسیدم خودت چقدر گرفتی؟ مربی را می آوری در تلویزیون می گوید آقای کی روش گرفت، فلانی گرفت، فلانی گرفت، آقا ندهید. خب خودت چقدر گرفتی؟ همین جا بحث تمام می شود، به خدا اگر دیگر آن مربی با شما بحث کند! همه اش نشسته که بگوید بقیه گرفتند و من نگرفتم. چرا کسی از همه این مربیانی که می گویند کی روش برود نمی پرسد؟ بگویند کی روش در رئال مادرید و منچستر بوده، این قدر گرفته، شما را در تیم شیر و بز افغانستان هم نمی برند چقدر گرفتی؟ به امام حسین (ع) اگر من مجری بودم همین طوری می پرسیدم، ولی متاسفانه کسی این را نمی کند. آقای فردوسی پور مربیان را آنجا می آورد مظلوم نمایی می کند بلند می شوند می روند. یک کلمه هم به خاطر خدا این سوال را بکن، آقا خود شما توی این دو – سه سال چقدر گرفتی؟

 

* بعضی وقت ها هم به سوال کننده لقب های خاصی مثل اجنبی و عمروعاصی می دهند!

– هر کس از دم در تلویزیون رد شد آقای فردوسی پور گفت ما امشب یک کارشناس داشتیم که نیامده شما به جای او بیا و کارشناسی کن، هر چه خودش خواست از زبان او گفت.

 

* قیمت بازیکنان و مربیان چرا این قدر بالا رفت؟

– به خاطر این که اوج بی انضباطی مالی در آن هشت سال اتفاق افتاد. در آن مدت برای این که خودشان در ورزش بمانند و می دانستند که مردم آنها را نمی خواهند و ورزشی نیستند آمدند خیانت کردند و پول را به ورزش تزریق کردند که بعد از خودشان هیچ کس نتواند آن را بچرخاند.

 

* شما حدود یک سال هم در دوره اول ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد رئیس فدراسیون بودید…

– کمتر از یک سال، ۱۰ ماه از مرداد تا خرداد.

 

* آن موقع قیمت بازیکنان چقدر بود؟

– شما بروید در بیاورید، آقای فرکی ۱۳ میلیون تومان از من گرفت. آقای همایون شاهرخی ۱۵ میلیون. مال زمان قدیم هم نیست، همین ۸ سال پیش است. این ها پول را آوردند به خاطر این که ما را برداشته بودند و آدم ها را راضی کنند و رسانه ها را هم ببخشید به یک نوعی تطمیع کردند و مربی ها را تطمیع کردند و پول را ریختند تا همه بگویند زمانی که دادکان بود رقم ۱۳ میلیون تومان بود حالا که رفته از اسارت آزاد شدیم، ۴۰۰ میلیون! چه کسی دیگر دلش می خواهد دادکان برگردد؟! تو رو پیغمبر این ها را بنویسید. به مربی ۱۵ میلیونی بعد از من ۴۰۰ میلیون دادند. در فیلم مستند خودم هم گفتم طرف ۳۰ سال معلمی کرده ۲۰ میلیون نگرفته می آید مربی می شود ۱ میلیارد می گیرد، دیگر سنگ روی سنگ بند می شود؟ اصلا شما این پول را بده، وقتی ببینی یک کاری انجام شده دلت نمی سوزد.

 

* ما الان یک زمین خوب هم نداریم…

– هیچی. استادیوم آزادی که ۴۲ سال پیش ساخته شده و ۳۷ سال از انقلاب گذشته هنوز والیبال، بسکتبال، فوتبال، شنا، ژیمناستیک، دو و میدانی همه آنجا است. آن دولتی که مدام ۸ سال گفت ساختیم، یک بازی را ببرند در جاهایی که ساخته اند برگزار کنند. کو؟ چقدر من این حرف ها را بزنم؟

 

* با همین استادیوم ها می خواستند میزبانی هم بگیرند.

– نکته خنده دارش این جاست گفتند قطر با ما جلسه گذاشته بخشی از مسابقات جام جهانی را به ما می دهد. آن خبرنگاری که این را می نویسد نباید بپرسد ببخشید به چی شما می دهد؟ به در بازت، روی بازت، به خوشگلی ات، به پولت؟ کدام زمین را داری. کدام استادیوم را داری. کدام هتل را داری؟

 

* چمن کمپ تیم ملی که ساخته شده را نمی توانند ترمیم کنند.

– خدایی اش حیف نیست؟ شما الان برو قطر ورزشگاه به حالت float روی هوا آزاد است. وقتی بازی ها شروع می شود همان استادیوم ۴۰ هزار نفری را خنک می کند. باید ۱۷ استادیوم استاندارد تحویل بدهی، چند تایش را داشت، بقیه اش را هم دارد می سازد. قطر ۴۰۰ هزار نفری. یا امارات ۳۰۰ هزار نفری. استادیوم قطر را در بازی پرسپولیس و لخویا دیدید؟ ما نمی توانیم بسازیم؟ چرا تا حالا یک مدیر نیامده این کار را بکند؟ من اگر از پول بازار برای پرسپولیس و استقلال و فدراسیون فوتبال ساختمان نمی خریدم الان می خواستند کجا بروند بنشینند؟ چرا قبل از من این همه رئیس فدراسیون بود، این همه مدیرعامل باشگاه پرسپولیس و استقلال بود، نخریدند، فقط می آیند خودشان را مطرح کنند پول ها بردارند و بروند. جرمش مال من است اما شما بنویسید. می آید دور شکمش را بزرگ کند، پول ها را بخورد صاحب اسم بشود و برود. کو؟

 

* آدم هایی که از بیرون می آیند به کنار، در پرسپولیس خود اعضای هیئت مدیره که پرسپولیسی بودند چرا با استعفای مدیرعامل باشگاه موافقت نکردند؟

– کدامشان پرسپولیسی بودند؟

 

* آقایان کلانی، کاشانی و زادمهر.

– مگر آقای سیاسی را این ها آوردندکه استعفایش را قبول کنند؟ شما چرا؟ مگر آقای سیاسی را اینها آوردند؟ چیده شده بود که این ها آمدند. بعد باید بروی سراغ کرامت انسانی که بگویی وقتی کس دیگری برای تو تصمیم می گیرد چرا ماندی؟ همین را که به استقلال آوردند چه کسی آورده؟ خود وزارت می آورد می گذارد و به هیئت مدیره می گوید رای بگیرید. آقای نژادفلاح را هیئت مدیره آورده؟ می خواستند از تربیت بدنی استان تهران برش دارند و دوست خودشان را بگذارند گفتند تو بیا برو به پرسپولیس. دلشان برای پرسپولیس سوخت؟ به امام حسین بنویسید این ها را تا مردم روشن شوند. خواستند دوست خودشان را بگذارند بر مسند تربیت بدنی استان تهرانی، نژادفلاح را برداشتند، گفتند برادر شهید هم هست، حالا کجا بگذاریمش که سر و صدا نکند؟ برو به پرسپولیس. هیئت مدیره می دانست ایشان دارد می آید؟

 

* نمی دانست…

– چه کسی این کار را می کند؟ خودشان آوردند خودشان گذاشتند و خودشان هم می برند. شما فکر می کنید هیئت مدیره را چه کسی گذاشته؟  وزارت ورزش. مدیرعاملش را چه کسی انتخاب کرده؟ خودش. آقای رحیمی را هیئت مدیره انتخاب کرد؟ می خواهید همه را بگویم؟

 

* بگویید…

– شب قبل آقایان سلیمی و استیلی آمدند پیش من گفتند آقای دادکان صبح به هیئت مدیره می رویم برای انتخاب مدیرعامل، شما را به قرآن، پیغمبر، امام حسین (ع) قبول کن و بیا. گفتم آقای استیلی و آقای سلیمی شهردار محترم شما فکر می کنید وزارت من را می گذارد؟ گفت ما باید رای بدهیم. گفتم اگر شما رای دادید من این ریش ۴۰ ساله ام را می زنم! این حرف ها چیست که می زنید. گفتند آقای دادکان حالا شما ببین. فردا رفتند آقای رضا رحیمی را در جلسه معرفی کردند به عنوان مدیرعامل، کدامشان گفت نه؟ آقای رحیمی را برداشتند کدام عضو هیئت مدیره گفت بردارید؟ چرا چون رحیمی رفت به علی دایی گفت آقای گودرزی وزیر ورزش تو را نمی خواهد گفتند باید رحیمی را برداریم. البته رحیمی هم کوچه اشتباهی آمده بود و نباید می آمد ولی مگر او را هیئت مدیره آورد؟ بعدی علی پروین را مگر هیئت مدیره آورد؟ شب قبلش خدا شاهد است به من زنگ زد گفت آقای دادکان من به پرسپولیس می روم گفتم علی آقا اگر حکم شما را دادند از در آمدی بیرون، اگر رفتی وزارت آقای گودرزی به تو حکم داد از پله آمدی پایین من را قائم مقام خودت اعلام کن، گفت آقای دادکان ارواح خاک مادرت؟ گفتم ارواح خاک مادرت و مادرم من می آیم کنار تو قائم مقام می شوم کار می کنم. گفتم علی آقا بچه نشو مگر به تو حکم می دهند. رضا ریاضتی هم پیش او بود. یک ماه و نیم گذشت، تلفن من را گرفت گفت هر چی تو گفتی همان بود. خودش در روزنامه گفته آقای دادکان که من به او آشیخ می گویم اولین نفر این را به من گفت. کدام مدیرعامل را هیئت مدیره آورده؟ آقای منتقمی انتخاب شد هیئت مدیره آوردش؟ آقای سیاسی شد هیئت مدیره آورد؟ آقای نژادفلاح شد هیئت مدیره آورد؟ همه را وزارت دارد می آورد. در همه کارها دخالت می کند و هیچ کاری هم بلد نیست. یک نفر را بگذار و پای او بایست. خدا شاهد است دارد موج سواری می کند. تاسف این است که دولت این ها را می بیند و هیچ چیز نمی گوید؟ علی دایی وقتی از تیم کنار گذاشته شد آمد در برنامه تلویزیونی ۹۰ گفت من یک معذرت خواهی بدهکارم فقط به محمد دادکان. تنها کسی بود که به من گفت نرو. زنگ زد به من و گفت آقای دادکان من را می خواهند به عنوان سرمربی تیم ملی بگذارند به روح مادرم گفتم علی جان تو را نمی خواهند سرمربی تیم ملی بگذارند، "دایی" را می خواهند سرمربی تیم ملی بگذارند. اسم تو را می خواهند بگذارند و بروند پشت تو. گفت حالا آقای دادکان رخصت بده بروم. امیر قلعه نویی زنگ زد به من گفت آقای دادکان شما از فدراسیون دیگر رفته اید و من وظیفه ام است از شما رخصت بگیرم و مربی تیم ملی شوم. گفتم به امام رضا (ع) اگر یک دقیقه نگه ات دارند آقای قلعه نویی. گفت چرا؟ گفتم می خواهند جمعیت استقلال طرفدار سازمان تربیت بدنی باشه. تو را نه کمیته فنی انتخاب کرده نه هیچی. خود آقای علی آبادی نشسته تو را انتخاب کرده که تو بروی آنجا و به دروغ می گوید کمیته مربیان (خرد جمعی) انتخابت کرده. گفت باشه آقای دادکان و رفت. بعد که آمد بیرون چه گفت، عین علی دایی همین را گفت. خرد جمعی نبود که انتخاب کرد، خرد بدون دال بود! همه اش بازی است و هیچ کس هم نمی گوید به خدا فقط ما می گوییم. آقای یحیی زاده خدا بیامرز نماینده مجلس زنگ زد گفت آقای دادکان من را تهدید کرده اند شما بیا من تحقیق و تفحص را بدهم شما بگو. گفتم شما من را گودزیلا پیدا کرده ای؟! خب خودت بگو. اگر می خواهید خدا و مردم کارتان را بپسندند آن بخش از نوار صحبت من با رسایی را بگذارید که گفتم محال است شما گزارش کمیسیون اصل ۹۰ راجع به فدراسیون را بگویی. گفت آقای دادکان مطمئن باش ظرف دو هفته آینده می گویم. گفتم تا ظهور آقا امام زمان (عج). کو؟ ۲۸ آذر رفتیم و ۴ ماه و ۴ روز از آن زمان گذشته، کجا اعلام کردند؟ به قرآن اگر ۴ سال دیگر هم این گزارش را اعلام کنند. همانی که در تلویزیون گفتم، آن سُم در پای همه هست. تحقیق و تفحص چیست؟ دل آدم می سوزد. تیم ملی امید ایران می آید بازی می کند ۲۰۰ نفر به استادیوم می آیند. آن وقت افغانی ها به هم اس ام اس می دهند و ۹۰ هزار نفر می آیند، این بزرگترین بی آبرویی برای کشور و دولت ما نیست که تیم ملی امید ما بازی می کند ۲۰۰ نفر می آیند و ۹۰ هزار افغانی می آید. تیم ملی فسلطین می خواهد با ما بازی کند به ایران نمی آید بعد آن مصاحبه ها را هم انجام می دهند. چه کسی جوابشان را داد؟ سرمربی و کاپیتان فلسطین بیایند علیه ما این مصاحبه ها را بکنند معنی اش این نیست داریم کوچک می شویم؟ اصلا دیگر احترام، حرمت، کرامت، وطن، دین همه این ها زیر سوال است. دختر و پسر می آیند اینجا پشت دفتر برای ثبت نام دانشگاه آزاد ۲۰۰ هزار تومان کم دارند. آن وقت ۲ میلیارد و ۲۰۰ و ۲ میلیارد و ۵۰۰ به مربی می دهیم. برای کدام فوتبال؟ کدام بازیکن نابغه ای؟ کدام استعداد؟ هیچی. چه کسی می نویسد؟ هیچ کس. می گوید اگر آقای دادکان بیاید همه پول ها را می کشد پایین! نه پس، می آیم بدهم به تو! می گویند آقای دادکان گفته بیایم ۱۵۰ میلیون بیشتر نمی دهم، مربی ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون بیشتر نمی ارزد، آقا اگر می دهند خب برو افغانستان همین را بگیر. در همه دنیا بازیکنان پول ها را می گیرند می برند وطن خودشان، بازیکنان ما می گیرند و می برند می گذارند خارج! یعنی شما مسئولین نمی دانید؟ کلاهتان را بگذارید بالاتر. همین بازیکن برزیلی پرسپولیس پول را می گیرد چه کار می کند؟ می برد برزیل. برانکو پول را کجا می برد، کشور خودش کرواسی کنار دریا دو تا پلاژ می خرد. بازیکنان ما پول را می گیرند می برند بیرون، این وطن است؟ این عشق ب
ه ایران است؟ آخر فصل هم فوتبال ها را نگاه کن، همه خسته و مریض که قرارداد دو میلیاردی ببندند. آقای ماجدی داشت به من می گفت بازیکنی که ۳۵۰ میلیون می گرفت الان یک میلیارد از ما گرفته از الان هم دارد می گوید یک تیم من را خواسته اگر فصل بعد بخواهید بمانم یک میلیارد و چهارصد میلیون می گیرم. یک میلیارد و چهارصد برای کی؟ کدام بازیکن در تیمتان یک میلیارد و چهارصد می ارزد؟ یا در تیم پرسپولیس؟ این عشق وطن است؟ عشق باشگاه استقلال، عشق باشگاه پرسپولیس است؟ چه کسی کرده؟ مسئولین. پول را می ریزند در شکم این ها برای اینکه خودشان بمانند. رقم ها را در این مملکت چه کسی برد بالا؟ مدیران غیرفوتبالی. کدام بیشتر از همه؟ سپاهان، پرسپولیس و استقلال. مدیرعاملی که در پرسپولیس بود برای پرسپولیس پول داد؟ به خدا برای خودش داد که بماند. آقای هدایتی که دیشب با من حرف می زد به او گفتم آقای هدایتی شما که به بازیکنان پیشنهاد چنین پولی می دهی فوتبال را به هم می ریزی. فکر نکن که پول فوتبال را می سازد. پول بخشی از آن است. مگر تیم فولاد خوزستان چطور است، این بچه های ۱۵-۲۰ ساله را در زمین تعویض می کرد به خدا لذت می بردم، باخت اما ببازد. شما یادتان نمی آید ۷ بازیکن تیم ملی از فولاد خوزستان بود و من دفاع کردم و جواب همه روزنامه ها را خودم می دادم. کعبی، بداوی، کاملی، علوی، مبعلی، و… ضرر کرد؟ به روح مادرم ۱۵ میلیون قیمت داشتند. برای چه موقع است؟ همین ۸ سال پیش. چه کسی آمد فوتبال را رساند به اینجا؟ الان بازیکن فوتبالش ۴ سال است تمام شده در استقلال و پرسپولیس هم بازی کرده، می رود در لیگ یک بازی می کند ۴۰۰ میلیون تومان می گیرد.

 

* بازیکن ۲۰ ساله هم وقتی یک میلیارد تومان می گیرد اشباع می شود.

– همین مربی بایرن مونیخ گواردیولا، هر چه می گیرد واقعا کمش نیست؟ بازی سه بر یک باخته را می آید شش تا می زند و با چه طراوتی بازی می کند. آقای بکن بائر مصاحبه کرد و گفت تیم بایرن مونیخ خواب بوده و برگشت باید بیداره بیدار باشد. شش تا زد، تحقیرشان کرد و اگر ۵ گل دیگر هم می خواست بزند می توانست. شما به این مربی نباید پول بدهی؟ قبل از بازی آمد و گفت مطمئن باشید ما در استادیوم خودمان این بازی را به راحتی درمی آوریم و درآورد. شهامت این را داشت که بگوید تیم من به حادثه باخت. مربی ما قبل از بازی می آید می گوید من این بازی را چند چند در می آورم؟ همین هفته آینده مصاحبه های قبل از بازی ها را ببین. بعد از مسابقه گزارش بازی را از دهان مربی گوش بده. چه شد باختی؟ ما ۷ تا موقعیت داشتیم و آنها چیزی نداشتند، داور به نفع گرفت و… یک سری مسائل تکراری که نیازی نیست اصلا برای مصاحبه بیایند. فقط کافی است یک دکمه بزنی و همان نوار را دوباره پخش کنی. همه اش همین است. چه کسی می آید یک بحث فنی بکند؟ بعد می آیند می گویند مردم بیایند. مردم برای چه بیایند تماشا کنند؟ چه چیزی را تماشا کنند؟

 

* با همه این اوصاف اگر برای پرسپولیس پیشنهاد شود حاضرید روی آن فکر کنید؟

– بله. هر موقع شرایط برای کار کردن مهیا باشد.

 

* اگر شما بیایید بالاخره با وزیر هم یک مشکلاتی دارید و این تیم هم متعلق به وزارت است.

– دیگر وقتی فروش برود و خصوصی بشود که متعلق به جایی نیست. برای همین می گویم فکر می کنم.

 

* واگذاری ۱۰۰ درصدی است یا ۵۱ به ۴۹؟

– اگر واقعی برگزار کنند ۱۰۰ درصدی است. سوال خیلی خوبی کردید و گفتید اگر خصوصی بشود می آیی؟ بله اگر خصوصی باشد چرا کار نکنم.

 

* صحبت هایی وجود دارد مبنی بر اینکه اسامی مدیران تیم ها را باید بعد از خصوصی سازی هم وزارت ورزش تایید کند.

– خلاصه دارند این حلقه را مدام تنگ تر می کنند و فکر می کنند جاودانه هستند و قرار است بمانند. اما این که داری در اساسنامه دست می بری کاری می کنی که نفر بعدی آمد همه این هایی را که آوردی بر می دارد. شما فرض کن من کاره ای باشم همه اینهایی که دارند می گذارند برمی دارم. مگر می شود به یک فدراسیون بگویی نایب رئیست را من می دهم؟ بخش مالی را من مشخصی می کنم، دبیرت را من می دهم، سرمربی ات بیاید در کمیته کارشناسی من انتخاب شود، کدام کمیته کارشناسی؟ رویم نمی شود بگویم اما خاک بر سر رؤسای فدراسیونی که زیر بار این ذلت بروند.

 

* توجیه شان این است که پول می دهند به فدراسیون ها.

– پول می دهند یعنی چه؟ مگر شما نوکر می خری؟

 

* اما فدراسیون برای به استرالیا رفتن پول نداشت تا اینکه وعده تغییرات را داد و ۲ میلیارد تومان به حساب فدراسیون ریختند.

– پول ندارد کار نکند! کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش چهار سال زمان من بودجه دریافتی فدراسیون فوتبال را صفر مشخص کردند. یک ریال من از این ها نگرفتم. ۴۰۰ میلیون تومان هم به سازمان ورزش کمک کردم برای اینکه بایرن مونیخ به ایران بیاید. ۲۰۰ هزار و خرده ای یورو به تیم بایرن مونیخ دادیم و ۱۰۰ هزار و خرده ای یورو هم به تیم پرسپولیس دادیم که بازی کند. بروید از آقای مهرعلیزاده، علی آبادی، هاشمی طبا، قره خانلو بپرسید یک ریال به فدراسیون زمان من پول دادید؟ در کنار این که یک ریال نمی گرفتیم یک بار هم نگفتیم پول نداریم، اگر کسی توانست یک مصاحبه از من بیاورد یک بار تیم من ماند روی زمین و بلیت هواپیما نداشت و… هر کس می آمد می پرسید می گفتم دارم. من از جوراپ پای بازیکن اسپانسر گرفتم تا روی کلاه سر، چرا شما نمی توانید بگیرید؟

 

* حالا در نهم اردیبهشت چقدر احتمال فروش تیم هست؟

– از من می پرسی؟ هیچی. من باورم نمی شود.

 

* قیمت ۲۹۰ میلیارد اصولی است؟

– این ها یک چیزی گفتند کسی نخرد اما هدایتی پیدا شد!

 

 

false
true
false
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false