افخمی: سینمای ایران دچار مرگ مغزی است | پایگاه خبری تحلیلی چغادک نیوز
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true

ویژه های خبری

true
    امروز  جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳  
false
true
افخمی: سینمای ایران دچار مرگ مغزی است

بهروز افخمی گفت: امروزه سینما تماشاگران اصلی خود را که مردم عادی و خانواده ها هستند از دست داده است، در حالی که چند سال پیش، بیش از ۷۰ میلیون بلیت سینما در کشور فروخته می شد؛ اما امروز این رقم به حدود ۱۰ میلیون رسیده که آن هم شامل گروه محدودی از افراد است که همیشه به سینما می روند.

به گزارش "چغادک نیوز"، سال گذشته فیلم "آذر، شهدخت، پرویز و دیگران" بهروز افخمی که در جشنواره فیلم فجر ؛جایزه بهترین فیلم رااز آن خود کرده بود ، اکران شد وی همان موقع از ساخت فیلمی جاسوسی خبر داد که در جشنواره فیلم فجر سال گذشته با عنوان"روباه" به نمایش در آمد و واکنش های بسیاری را در پی داشت. برخی از فیلم استقبال کردند و عده ای هم انتقادهایی به آن داشتند. گروهی نیز فیلم را سیاسی می دانستند و همین نظرات گوناگون سبب شد تا پای صحبت های افخمی بنشینیم.

 

فیلم جاسوسی است

افخمی در توضیح این فیلم وسیاسی یا جاسوسی بودنش می گوید: « این فیلم سیاسی نیست و جاسوسی و پرحادثه است و حتی می توان آن را در ژانر اکشن هم تعریف کرد.البته این قضیه د رهمه جای دنیا به ویژه سینمای آمریکا وجود دارد و تاکیدمن در مورد این فیلم هم بر جاسوسی بودن آن است مثل برخی از فیلم های جاسوسی آمریکایی که هیچ ارتباطی به سیاست ندارند و صرفا جاسوسی هستند.ضمن این که من پیش از این فیلم اکشن و حادثه ای ساخته ام .

وی در مورد اکران فیلمش با چنین مضمونی که با مذاکرات هسته ای همزمان شده است، می گوید:این فیلم در اکران نوروزی قرار داشت و همزمانی آن با توافقات و پیگیری های هسته ای نکته مثبتی تلقی می شود اما اشاره به این نکات در فیلم "روباه" بسیار مختصر بوده است.من همچنان معتقدم که این فیلم یک اثر جاسوسی است.پیش از این نیز بارها اشاره کرده ام که ۲۰ سال پیش فیلم "روز شیطان" را که یک فیلم جاسوسی بود،ساخته ام که اتفاقا این فیلم هم به موضوع بمب هسته ای و متهم کردن ایران برای تولید و ساخت بمب هسته ای اشاره می کرد. آن زمان شاید به نظر می آمد اصلا موضوع فیلم، به روز نباشد ولی بعدها موضوع روز شد و الان همان روال یعنی ساختن یک فیلم معمایی جاسوسی درمورد ترور دانشمندان هسته ای در نظر ما بود.البته بیشتر از هر چیز می خواستم یک اثر مهیج و جذاب بسازم که مخاطب سینمااز آن راضی باشد.ضمن این که خودم به عنوان یک سینماگر همیشه به فیلم های جاسوسی، معمایی و اکشن علاقه داشتم و دلم می خواست چنین فیلمی بسازم.

 

وارونگی چارچوب های فیلمسازی

وی در خصوص این که چه شد که "روباه" را ساخت اظهار می کند: اوایل تابستان سال گذشته مشغول نگارش فیلمنامه ای جنگی بودم که محمد پیرهادی از من پرسید که «علاقه ای به ساخت فیلمی با موضوع جاسوسی که فیلم حادثه ای در ارتباط با ترور دانشمندان هسته ای است دارم یا نه؟ به دلیل این که فاصله ای بیست ساله با تولید "روزشیطان" افتاده بود و بعد از آن فیلم جاسوسی هم نساخته بودم، گفتم می خواهم بسازم.درمیان طرح ها و ایده هایی که داشتم گشتم و طرحی را پیدا کردم که درباره یک موتورسوار مسافرکش بود که فکر می کرد با یک قمارخانه اینترنتی کار می کند و از این که از اوبرای یک عملیات جاسوسی استفاده می شود خبر نداشت.این طرح را با پیرهادی در میان گذاشتم که او هم استقبال کرد. من هم فیلمنامه را نوشتم وبعداز مشورت یکی از افراد قدیمی وزارت اطلاعات استفاده کردم و او داستان هایی از اتفاقات واقعی را برایم تعریف کرد که باعث شد نیمه دوم داستان خودم را کنار بگذارم و با ماجرای مستندی که واقعا اتفاق افتاده، فیلم نامه را بنویسم اگرچه ممکن است این کار تا حدودی به برخی از فیلم های جاسوسی خارجی شباهت داشته باشد اما آن چه در فیلم شاهد آن هستیم، حوادثی است که واقعا اتفاق افتاده و برای تصویر کردن ، دچار تغییراتی شده است. درواقع پایان فیلم بازنویسی شد و با آن چه ابتدا در نظر داشتم و نوشته بودم، متفاوت است.

افخمی در مورد این که چرا فیلمش با چنین موضوعی و چنین زمانی چندان مورد توجه قرار نگرفته؛ به وارونه شدن چارچوب های فیلمسازی اشاره کرد و گفت:پیش از هرچیز باید مخاطب راشناخت و شناسایی مخاطب هم در زمان های مختلف ،باید نیاز سنجی شود . در حال حاضرمتاسفانه مخاطب اصلی سینما به سینما نمی رود در حالی که در مورد فیلم "روباه " کسانی که فیلم را دیده، آن را پسندیده اند اما متاسفانه سینما مخاطبان خود رااز دست داده است. در مورد این فیلم ، فکر می کردم که با فروش خوبی مواجه شود زیرا تمام ایرادهای فیلم قبلی ام یعنی "روز شیطان" را در این فیلم برطرف کردم. هر کس که فیلم را می بیند خوشش می آید اما مشکل این جاست که مردم اصلا نمی آیند فیلم را ببینند، انگار از قبل تصمیم گرفته اند که به دیدن این فیلم نروند.

 

تماشاگران سینما مردم عادی هستند

افخمی در جشنواره سما هم به این نکته اشاره کرد و گفت: امروزه سینما تماشاگران اصلی خود را که مردم عادی و خانواده ها هستند از دست داده است، در حالی که چند سال پیش، بیش از ۷۰ میلیون بلیت سینما در کشور فروخته می شد؛ اما امروز این رقم به حدود ۱۰ میلیون رسیده که آن هم شامل گروه محدودی از افراد است که همیشه به سینما می روند.

وی به جلوه های ویژه بصری و این که فیلم «روباه» مطابق با تکنیک روز دنیا ساخته شده است، اشاره کرد و گفت: جلوه های ویژه فیلم به گونه ای پرداخت شده که اصلا به چشم تماشاگر نمی آید.

 

سینمای ایران دچار مرگ مغزی شده

افخمی سینمای ایران را سینمایی مرده توصیف کرد که دچار مرگ مغزی شده و با کمک "دستگاه " نفس می کشد. وی گفت: برخی فیلمسازان جوان، جامعه  مخاطبان خود را به شکل هرمی فرض می کنند که در کف این هرم کودکان و نوجوانان، وسط آن زنان خانه دار، بالای آن افراد فرهیخته و تحصیل کرده و مخاطبان به اصطلاح خاص سینما قرار دارند و در نوک این هرم نیز فیلمسازان و منتقدان سینما؛ بنابر این هدف خود را رسیدن به نوک هرم و ورود به حلقه آنان قرار می دهند. به عقیده من فیلمساز جوان اصلا نباید برای این دسته از مخاطبان فیلم بسازد و بهتر است آن هرم را وارونه کند. در دنیا هم زنان خانه دار و کودکان و نوجوانان ۸۰ درصد مخاطبان را تشکیل می دهند و ساخت پویانمایی ها و فیلم های ابرقهرمانی و ملودرام های خانوادگی نیز نشان از اهمیت این قشر از مخاطبان دارد.

 

تکرار روش، دلیل موفقیت فرهادی است

افخمی سپس در پاسخ به پرسشی در مورد بازیگری و بازیگردانی گفت: این روزها بازیگری در حال دور شدن از بازی های تئاتری است. بازیگران تئاتری که تازه وارد این عرصه شده اند می خواهند آنچه را آموخته اند با تمام توان حفظ و نگهداری کنند و به کار گیرند و این باعث تعارض می شود. بازیگر تازه کاری را انتخاب کنید و با تمرین زیاد آنچه می خواهید از او بسازید.تکرار زیاد کمک بسیار موثری است. این روش فرهادی و دلیل موفقیت او است. فرهادی هنگام ساخت فیلم هایش به برداشت های ۷۰ و ۸۰ می رسد. بنابراین تا جایی که می توانید تکرار کنید، به غیر از صحنه هایی مثل گریه کردن که انرژی زیادی را از بازیگر می گیرد. زیرا تکرار موجب از بین رفتن نقص ها و طبیعی تر شدن نقش می شود. این روش بازی گرفتن تئاتری است و به همین دلیل است که بازیگران تئاتر در شب های پایانی اجراها بهتر از شب های اول روی صحنه می روند.

وی در پاسخ به این پرسش که ویژگی های یک فیلم پرفروش چیست؟ گفت: من پرفروش بودن یا نبودن فیلم ها را نمی توانم پیش بینی کنم. تنها فیلمی که می توانستم پیش بینی کنم "عروس" بود ولی در مورد "شوکران" فکر می کردم نمی فروشد همان طور که در اکران نوروزی اش فروش قابل قبولی نداشت اما پس از آن ناگهان مورد توجه و استقبال واقع شد.

 

منبع: روزنامه خراسان

false
true
false
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false